این موضوع که سوخت های فسیلی به محیط زیست ما آسیب جدی وارد می‌کنند یک حقیقت انکار ناپذیر است. همچنین باید بپذیریم که این قبیل سوخت ها دیر یا زود به پایان می‌رسند و ما نمی توانیم برای همیشه از آن ها استفاده کنیم. سوخت های فسیلی تنها منبع انرژی بر روی کره‌ی زمین نیستند و ما جایگزین های دیگری برای آن ها داریم. یکی از این جایگزین ها الکتریسیته است. با توجه به این که خورشید هم می‌تواند منبعی برای تامین برق باشد می توانیم این طور فکر کنیم که حداقل این منبع تا میلیاردها سال تمام نخواهد شد. علاوه بر این ، انرژی خورشید باعث تحلیل رفتن محیط زیست ما نمی‌شود. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که بیشتر برق لازم کره زمین از طریق نیروگاه های فسیلی تامین می‌شود که خود آن‌ها نیز آلوده کننده‌ی محیط زیست هستند. با تمام این اوصاف باز هم استفاده از خودروهای برقی به نسبت خودروهای فسیلی معمول بهتر است چرا که به خاطر بهینه بودنشان در مجموع باعث می‌شوند تا آسیب کمتری به محیط زیست وارد آید.

تسلا مدل ۳

در سال‌های پیش از تسلا، خودروهای الکتریکی زیادی ساخته شده بودند. اما اکثر این خودروها به جز نیسان لیف و شورولت بولت در طول زمان به فروش چندانی دست نیافتند. دلیل این موضوع هم تقریبا مشخص است. اولا که این خودروها از نظر پیمایش مسافت با یک بار شارژ شدن به هیچ وجه قابل رقابت با خودروهای فسیلی نیستند و دوما این که اکثر این خودروها غالبا غیر زیبا و غیر کاربردی هستند و هیچ حرفی در مقابل خودروهای بی نهایت جذاب و دوست داشتنی خودروسازان همچون فراری و ب ام و ندارند. اما تسلا در این میان توانست به کمک تمایز خود انقلابی را در صنعت خودروهای الکتریکی راه بیاندازد. محصولات تسلا پیش از آن که یک خودرو باشند یک محصول آینده نگرانه و یک تکنولوژی به روز هستند. کافیست تا نگاهی به تکنولوژی های به کار رفته در این خودروها بیاندازید تا متوجه شوید که به هیچ وجه با یک خودروی معمول سر و کار ندارید. این خودروها بسان یک دیوایس هوشمند قادر هستند از نقطه ‌ای به نقطه‌ ای دیگر حرکت کنند.


تسلا خودروهای الکتریکی را به بازار عرضه کرد که هم زیبا بودند و هم می‌توانستند چند صد کیلومتر را با یک بار شارژ طی کنند. البته خودروهای مدل اکس و اس تسلا بسیار گران قیمت بودند. این موضوع باعث شد که تسلا هم در کنار خودروهایی همچون فیسکر و یا ریماک به یک خودروساز لوکس تبدیل شود که محصولاتش الکتریکی بود. اما تسلا کمی بعد مدلی را به بازار عرضه کرد در محدوده‌ی قیمتی به نسبت ارزان قرار گرفت که باعث شد سیل خریداران را به سمت خود روانه کند. مدل ۳ بسان یک آیفون جدید با یک صف خرید ۵۰۰ هزار نفری مواجه شد. در روزهای اولیه پیش فروش این مدل صف های بسیار طولانی در پشت در های نمایندگی ‌های تسلا بوجود آمده بود که تنها با صف‌ های خرید آیفون قابل مقایسه بودند. در واقع هیچ گاه در طول تاریخ اتفاق نیفتاده بود که برای یک خودرو چنین صفی بوجود بیاید. مدل ۳ یک سدان متوسط با استانه ی قیمت ۳۵ هزار دلار است که بر روی کاغذ می‌تواند از پس نیازهای یک خانواده کوچک به راحتی بر آید بدون این که آسیب چندانی به محیط زیست برساند. کاری که شاید بی ام و سری ۳، مرسدس بنز سی کلاس و یا آئودی ای ۴ نتوانند به خوبی از پس آن بر آیند چرا که حتی با مصرف کمی سوخت فسیلی، به محیط زیست خود آسیب می‌زنند. البته تسلا با توجه به پتانسیل‌های خود هنوز نتوانسته است پاسخگوی تقاضای چند صد هزار دستگاهی این خودرو باشد. نکته ی منفی دیگری هم که در مورد این خودروساز وجود دارد این است که عجله در امر تولید مدل ۳ باعث شده است که در تعداد زیادی از این خودروها مشکلات و نقایص فنی وجود داشته باشد. مدل ۳ تنها خودروی ارزان قیمت تسلا نیست و این کمپانی به تازگی محصول جدید خود یعنی مدل وای را که یک کراس اوور کوچک است معرفی کرد. تسلا امیدوار است بتواند با این دو خودروی پر فروش از ورشکستگی بزرگی که تا همین چند وقت پیش تا آستانه‌ی آن پیش رفت نجات پیدا کند.  
با همه‌ی این اوصاف باید به آینده‌ی خودروهای الکتریکی امیدوار بود چرا که تسلا تنها بازیگر این عرصه نیست و همه ساله شاهد معرفی خودروهای الکتریکی بسیار قابل توجهی از خودروسازان بزرگی همچون آئودی، مرسدس بنز و جگوار هستیم، خودروسازانی که در ساخت خودرو به هیچ وجه ناشی نیستند.

طراحی

طراحی مدل ۳ در خارج از همان زبان تسلا در خودروهای قبلی اش پیروی می‌کند. طراحی خارجی این خودرو را می‌توان با کمی اغماض خاص دانست. البته طراحی این خودرو از دیگر خودروهای الکتریکی هم رده‌ی خود مانند شورولت بولت و نیسان لیف بسیار بهتر است اما وقتی بخواهیم آن را با خودروهای الکتریکی همچون آئودی ای-ترون و جگوار آی-پیس مقایسه کنیم این زبان طراحی به هیچ وجه حرفی برای گفتن ندارد. البته ذکر این نکته ضروری است که بدنه‌ی این خودرو از لحاظ مسائل آیرودینامیکی یک شاهکار محسوب می‌شود و شاید بهبود آیرودینامیک این خودرو یکی از مقصران طراحی نه چندان دلچسب این خودرو باشد. کابین این خودرو هم همانند طراحی خارجی آن چندان حرف خاصی برای گفتن ندارد. این موضوع درست است که این کابین شباهتی به هیچ یک از کابین هایی که تا به امروز طراحی شده ندارد و همچنین از ویژگی‌های بسیار قابل توجهی هم بهره مند است، اما از نقطه نظر زیبایی و کاربردی بودن در مقابل رقیبان خود یک بازنده‌ی تمام عیار محسوب می‌شود. 

طراحی خارجی

در نمای جلوی این خودرو همان طور که از یک خودروی الکتریکی انتظار می‌رود خبری از ورودی هوا نیست و به جای آن با یک سطح منحنی مواجهه داریم که برای بهبود ویژگی های آیرودینامیک این خودرو بدون منفذ طراحی شده است. چراغ‌های اصلی این مدل که حالتی زیبا و کشیده دارند بر روی کاپوت آن قرار گرفته اند و حالتی تهاجمی به جلوی این خودرو بخشیده اند.

در نمای جانبی این خودرو چیزی که بیش از همه جلب توجه می‌کند حالت مواج آن است که در سر تا سر آن وجود دارد. در این نما شاهد حضور یک نوار کرومی دور تا دور پنجره‌ها هستیم که ظاهری اسپرت را برای این خودرو به ارمغان آورده است.

در نمای پشت این خودرو هم باله‌ی کوچکی بر روی صندوق بیش از همه چیز جذاب است. یکی از نکات جالب این قسمت در صندوق عقب آن است. هنگام باز کردن این در متوجه می‌شوید که قسمتی از ستون سی این خودرو هم به همراه در بالا می‌آید. اگر کمی به این خودرو نگاه بیاندازید متوجه خواهید شد که پورت شارژ آن را پیدا نخواهید کرد. این پورت به خوبی در زیر چراغ عقب آن پنهان شده است و هنگام شارژ با بالا رفتن یک قسمت از چراغ عقب از زیر آن ظاهر می‌شود. در واقع طراحان تسلا به هیچ وجه نخواسته اند که هیچ خللی در سادگی بیش از حد طراحی این خودرو وارد شود.
در کل طراحی این خودرو از خارج آن چنان دلچسب نیست. شاید بتوانیم این خودرو را به عنوان اولین تلاش تسلا برای به زیر کشیدن ب ام و سری ۳ قابل قبول بدانیم اما باید این نکته را ذکر کنیم که جذابیت این خودرو حتی یک صدم جذابیت معمولی ترین خودروهای این خودروساز باواریایی هم نیست.

طراحی داخلی 

با ورود به کابین این خودرو متوجه می‌شوید که تقریبا هیچ خبری از کلیدها و پیچ های تنظیم معمول نیست. حتی شاید نتوانید خروجی‌های سیستم تهویه آن را هم پیدا کنید. 
این اتاق بی نهایت ساده طراحی شده است. به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که در این کابین یک صفحه نمایش لمسی ۱۵ اینچی را به همراه یک فرمان و چند صندلی داریم. بر روی فرمان این خودرو دو جوی استیک وجود دارد که وظیفه‌ی تنظیم قسمت‌های مختلفی از این اتاق از جمله آینه‌ها و فرمان را برعهده دارند. در کنسول مرکزی این خودرو به جز اقلام معمول دو پورت مخصوص شارژ تلفن همراه وجود دارد که زیر یک درپوش آهن ربایی پنهان شده اند. شاید جذاب ترین قسمت این کابین همین صفحه نمایش مرکزی فوق العاده بزرگ باشد. به کمک این صفحه نمایش که بدون شک یکی از بهترین صفحه نمایش‌های دنیا از لحاظ رابط کاربری است این امکان در اختیار شما قرار خواهد گرفت که تقریبا تمام قسمت‌های مختلف خودرو را تنظیم کنید. از سیستم خودران، سیستم تهویه مطبوع، کرزو کنترل، و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید در این قسمت قابل تنظیم و تغییر است. البته در این اتاق چند کلید هم وجود دارند که مخصوص باز و بسته کردن درها هستند. یکی از نکات عجیب این کابین این است که هیچ دستگیره‌ای برای باز کردن در های عقب به صورت مکانیکی وجود ندارد و اگر باتری این خودرو تمام شود سرنشینان عقب برای خروج از خودرو مجبورند که به صندلی‌های جلو بیایند تا بتوانند از خودرو خارج شوند. این کابین با همه ویژگی‌های عجیب خود بسیار جادار طراحی شده است و هیچ کدام از سرنشینان عقب و جلو هیچ مشکلی برای پاها و سر خود در این خودرو نخواهند داشت. 

برای ورود به این خودرو هیچ نیازی به کلیدهای معمول نیست و به جای آن صرفا به نصب یک برنامه بر روی تلفن همراه خود نیاز دارید. البته تنها کاربرد این برنامه باز کردن در خودرو نیست و تقریبا تمام قسمت‌های این خودرو به کمک همین برنامه قابل کنترل است. شما می‌توانید به کمک این برنامه سیستم تهویه مطبوع خودرو را روشن و خاموش کنید، چراغ‌های آن را خاموش روشن کنید، از میزان شارژ آن مطلع شوید و بسیار از امکانات دیگر. البته هیچ نیازی نیست که برای استفاده از این برنامه نزدیک خودرو باشید چرا که این برنامه به کمک اینترنت کار می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد که هر کجا که هستید به استفاده از آن بپردازید. با این که این اتاق ساده به نظر می‌رسد اما در عمل بسیار کاربردی است. به طور مثال دریچه‌ی سیستم تهویه این خودرو که یک سیستم دو کاناله است به خوبی در پشت فرمان این خودرو پنهان شده است و امکان تنظیم دمای خودرو را به خوبی به شما می دهد. این دریچه به صورت یکپارچه در سرتا سر داشبورد خودرو کشیده شده است به نحوی که اگر به شما نگویند کمی طول می‌کشد تا متوجه حضور آن شوید. از دیگر امکانات این اتاق می‌توانیم به صندلی‌های گرم شوی جلوی آن اشاره کنیم.


مدل ۳ به ۸ ایربگ، سیستم ترمز اضطراری و جلوگیری از برخورد مجهز است که از این نظر کاملا استاندارد به شمار می‌‌آید. 
در کل کابین این خودرو را می‌توان کاربردی خواند و هرچند از برخی مشکلات مانند نبودن صفحه نمایش در پشت فرمان(و با هد آپ دیسپلی) را شامل می شود و بینهایت ساده و خسته کننده است، اما می‌تواند از پس وظایف خود برآید و ویژگی‌های بسیار جالبی هم در خود دارد.

قوای فنی

قوای فنی جایی است که همه‌ی خودروهای تسلا در آن درخشان عمل می‌کنند. مدل ۳ در ساده ترین و ارزان ترین تیپ خود دارای بردی ۲۲۰ مایلی است که آن را از رقیبان خود جلو می‌اندازد. همچنین این خودرو قادر است تا به کمک تنها موتور الکتریکی خود که نیرو را به چرخ‌های عقب می‌فرستد ظرف ۵.۶ ثانیه به سرعت ۶۰ مایل در ساعت برسد. گران قیمت ترین تیپ مدل ۳ دارای بردی۳۱۰ مایلی است. این مدل دارای دو موتور الکتریکی است که نیرو را به هر چهار چرخ منتقل می‌کنند. همچنین شتاب صفر تا ۶۰ مایل بر ساعت این تیپ عدد باور نکردنی ۳.۳ ثانیه است. 
سواری این خودرو در عمل بسیار کم صدا و نرم است و به هیچ وجه راننده وسرنشینان خود را نا امید نمی‌کند. همچنین در این خودرو شما می‌توانید با خیال راحت به سفر بروید و از این موضوع اطمینان داشته باشید که شارژ باتری شما در راه تمام نخواهد شد چرا که برد این خودرو با یک بار شارژ برابری می‌کند با مسافتی که یک خودروی معمولی فسیلی با یک باک بنزین می‌تواند بپیماید.

کلام آخر

مدل ۳ اولین تلاش تسلا برای بدست آوردن بازاری است که توسط بسیاری از بزرگان صنعت خودرو اشباع شده است. شاید در عمل این خودرو بی عیب و نقص نباشد اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تسلا یک خودروساز با سابقه نیست و قطعا در آینده با تجربه‌ای که از این خودرو کسب خواهد کرد قادر خواهد بود تا محصولات بهتری را به بازار عرضه کند.