شاسی بلندها و کراس‌اوورها در تابستان امسال غلبه بر بازار آمریکا را آغاز کردند. بازار در حال تغییر است و واگن‌های چندمنظوره بلند همان چیزی‌هایی هستند که خانواده‌های آمریکایی منتظر آن بودند. با موتوتلهمراه باشید.

در این گردهمایی بهترین و جدیدترین کراس‌اوورهای سه ردیفه گرد هم جمع شده‌اند. در مورد هر خودرو کامل‌ترین نمونه در نظر گرفته شده است بر این اساس می‌توانیم حداکثر توانایی آن‌ها را مشاهده کنیم. در شرایطی که بازار از کراس‌اوورهای کامپلکت و ساب کامپلکت پر شده است باز هم بیشتر خانواده‌های آمریکایی به دلیل ردیف سوم سرنشینان موجود در این خودرو و همین طور فضای بار بیشتر که در این سگمنت به سختی یافت می‌شود‌ترجیح می‌دهند به سراغ مدل‌های میان سایز بروند.

یکی از خودروهای مورد بررسی ما در این تست مزدا CX-9 Signature 2016 است. این محصول مزدا موفق شده سطح جدیدی از آسایش در داخل کابین را به معرض نمایش بگذارد. پیشرانه‌ی توربوشارژی این خودرو دارای حجمی 2.5 لیتری است که از راندمان خوبی برخوردار است، اما سوال این جا است که آیا ظاهر خوب این خودرو می‌تواند کاستی‌های آن را در زمینه‌ی فضای سرنشینان و بار بپوشاند؟

برای محک زدن صحیح این خودرو، حضور رقیبان اصلی آن مانند جی‌ام سی آکادیای جدید، کیا سورنتو، هیوندای سانتافه و هوندا پایلوت هم الزامی است. آکادیای جدید نماینده‌ی موج جدیدی از کراس‌اوورهای میان سایز شرکت جنرال موتورز است. فورد اکسپلوور غایب سرشناس این مصاف است که عنوان‌ پرفروش‌ترین مدل را هم در این سگمنت دارد. البته تست‌های قبلی نشان می‌دهد این خودرو از نظر ارزش و کیفیت پشت سر رقبا قرار می‌گیرد. بر همین اساس از ورود آن به این مقایسه صرف‌نظر کردیم. نیسان پث فایندر و تویوتا هایلندر هم از دیگر غایبان این بررسی هستند.

اما 5 خودروی مورد بررسی ما از نظر تطبیق و کاربرد، هر کدام در چه جایگاهی قرار می‌گیرند؟

رتبه‌ی پنجم: مزدا cx-9 2016

با این که این خودروی دوست‌داشتنی در تست‌های قبلی خود، بهتر از سایر خودروها ظاهر شده است اما اکنون زمان آن رسیده که با شخصیت واقعی مزدا و نقاط قوت و ضعف آن به صورت واقعی آشنا شویم.

این خودرو هم مانند سایر خودروهای کراس‌اوور، سواری بسیار خوبی دارد، هندلینگ این خودرو هم بدون وقفه و تیز است. با این که کوتاه بودن سقف تا حدودی کاربرد آن را کمتر کرده است و همین موضوع باعث شده فضای بار آن هم محدود شود و سرنشینان هم فضای کمتری داشته باشند و یا حتی‌‌ سر آن‌ها به درب پشتی خودرو برخورد کند اما نقطه قوت بزرگ این خودرو با وجود پیشرانه‌ی توربوی 4 سیلندر است که توان تولید 420 نیوتون‌متر گشتاور را دارد  این خودرو را یک سر و گردن از رقبای خود بهتر نشان می‌دهد، علاوه بر این، این خودرو از نظر میزان مصرف سوخت‌ترکیبی هم در بهترین جایگاه نسبت به رقبا است.

اما مسئله این جا است که در این سگمنت علاوه بر دینامیک رانندگی و زیبایی ظاهر و کابین خودروها موارد دیگری مانند فضای کافی هم بسیار پراهمیت هستند. از دیگر نقاط ضعف این خودرو می‌توان به فقدان دوربین عقب و صندلی‌های تهویه‌دار در آن اشاره کرد. ضمن این که سامانه‌ی اطلاعات و سرگرمی این خودرو هم در بسیاری از موارد ناهنجار است.

به هر حال اگر فاکتورهای کلیدی برایتان اهمیت چندانی ندارد و به دنبال یک خودروی  کراس‌اوور جذاب هستید که نیازی به صندوق بار حجیم نداشته باشد، خودروی CX-9 یک انتخاب خوب برای شما است.

  • نقاط قوت: کم مصرف، قدرتمند، هندلینگ خوب، استایل جذاب
  • نقاط ضعف: کمبود تجهیزات، فضای کم برای بار، ضعیف بودن سامانه‌ی اطلاعات و سرگرمی

رتبه‌ی چهارم: هوندا پایلوت 2016

هر آنچه از یک هوندا انتظار دارید در این خودرو یافت می‌شود. پایلوت در مقایسه با رقبای خود دارای بزرگ‌ترین ابعاد خارجی است، طبیعتا بیش‌ترین فضای برای سرنشینان و بار را هم دارد ضمن این که راندمان فراوانی را هم عرضه می‌کند.

با این که ظاهر خودرو خیلی جذاب نیست اما ورود و خروج به آن به آسانی اتفاق می‌افتد. موقعیت نشستن راننده هم مناسب است و وی از دید وسیعی برای تسلط به اطراف برخوردار است. هر سه ردیف صندلی‌های در عقب خودرو نیز دارای فضای بسیار خوبی هستند. صندوق عقب این خودرو هم از بقیه بسیار جادارتر است؛ کابین این خودرو هم دارای فضای بسیار زیادی است که مکان‌های شارژ گوش هم در آن تعبیه شده است.

فول‌ترین مدل هوندا کاملا خوب عمل کرده است ولی سامانه‌ی اطلاعات سرگرمی هوندا در کنار نمایشگر لمسی آن هنوز هم یکی از پرچالش‌ترین سیستم‌های موجود در بازار است که در آن هر حرکتی با یک تاخیر تعجب‌برانگیز صورت می‌گیرد.

پیشرانه‌ی 3.5 لیتری 6 سیلندر خودروی پایلوت قدرت بسیار زیادی دارد ولی این خودرو در این گروه سنگین‌ترین عضو است بنابراین در هنگام عجله، سرعت گرفتن آن با تقلای زیادی همراه خواهد بود. جعبه‌دنده‌ی جدید 6 سرعته ی هوندا هم در برخی از موارد بسیار کند است و البته در مواردی هم بسیار مشتاق به نظر می‌رسد. حال اگر تلوتلو خوردن این خودرو در پیچ‌ها، بدنه‌ی بلند و وزن زیاد این خودرو را هم در نظر بگیریم مشخص است که لذت چندانی در زمان رانندگی با این خودرو برای سرنشینان ممکن نیست.

برای این خودرو تجهیزات بسیاری در نظر گرفته شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به دستیار حفاظت خودرو در بین خطوط، کروز کنترل تطبیقی و هشدار‌ترافیکی در عقب خودرو اشاره کرد. فول‌ترین‌تریم این خودرو از مزدا و رقبای کره‌ای خود گران‌تر است اما لااقل صندلی‌های آن جذابیت بیشتری دارد.

  • نقاط قوت: استفاده از تکنولوژی‌های مدرن، فضای زیاد برای بار، مصرف سوخت مناسب
  • نقاط ضعف: احساس تنبلی و کندی، ضعیف بودن سامانه‌ی اطلاعات و سرگرمی

 

 رتبه‌ی سوم: جی‌ام سی کادیای 2017

این خودرو در این کلاس جدیدترین نسخه است، نسل دوم این خودرو در همین تابستان راهی بازار شده است. البته آکادیا در حقیقت کاربرد اولیه‌ی خود را ندارد. به دنبال کوچک‌تر شدن ابعاد و کمتر شدن وزن خودروی جی اس ام، فضای بار این خودرو کمتر شده است. البته فضای سرنشین آن همچنان خوب است، ردیف دوم آن کاملا جادار و راحت است و با وجود کاپیتانی بودن آن‌ها امکان دسترسی به سومین ردیف به آسانی اتفاق می‌افتد.

پیشرانه‌ی این خودرو نیز می‌تواند قدرتی معادل 310 اسب بخار ایجاد کند؛ بنابراین کاملا قدرتمند است و این خودرو به سرعت حرکت می‌کند. به لطف به‌کارگیری سیستم تعلیق مگنتیک تطبیق‌پذیر تولید کمپانی جنرال موتورز، این خودرو در مسیرهای خشن هم دارای راحتی مطلوبی است. کوچک بودن سایز و بالا بودن میدان دید هم موجب شده امکان پارک کردن و مانور دادن در مکان‌های تنگ برای این خودرو فراهم شود.

در این نسخه از آکادیا، کیفیت کابین هم بهبود پیدا کرده است که این خودرو را از این نظر رقابتی کرده است. کاربری سامانه‌ی اطلاعات سرگرمی این خودرو هم بسیار آسان است.

با این که این خودرو امکانات بسیاری را فراهم کرده است اما برچسب نهایی‌تریم دنالی آن بهای بالایی دارد، این خودرو تنها خودروی این گروه است که مرز 50 هزار دلار را پشت سر گذاشته است. البته در صورتی که ‌تریم دیگری را مد نظر داشت باشید، آکادیا می‌تواند یک انتخاب خوب باشد.

  • نقاط قوت: راحتی، هندلینگ خوب و تجهیزات زیاد
  • نقاط ضعف: بهای بسیار زیاد، جالب نبودن ظاهر

 

رتبه‌ی دوم: هیوندای سانتافه‌ی 2017

با این که این خودرو همواره از ظاهری جذاب برخوردار بوده است اما بهتر است ویژگی‌های این خودرو را از نزدیک بررسی کنیم. با این که کابین این خودرو چرم است اما قادر است حس و حال یک خودروی لوکس را برای سرنشینان ایجاد کند. قطعات چوبی مورد استفاده در داشبورد این خودرو با ‌تریم مزدا یکسان است ولی کنسول مرکزی با مواد به‌کاررفته در آن و طراحی خاصی که دارد حالتی عجیب پیدا کرده است.

 هرچند سیستم اطلاعات و سرگرمی موجود در این خودرو تنظیمات مرسومی دارد اما طراحی آن فاقد هرگونه خلاقیت است. البته فهرست تجهیزات موجود در این خودرو می‌تواند تا حد زیادی این ضعف را بپوشاند. این خودرو تمامی موارد مورد انتظار مشتریان را دارد و با این وجود کمترین قیمت را هم در بین رقیبان دارد، بر این اساس ارزش بسیار بالایی هم دارد.

سانتافه از نظر فضای صندلی‌ها و سرنشینان در میانه‌ی این گروه قرار می‌گیرد، ردیف اول و دوم صندلی‌های آن از فضای خوبی برخوردارند و فضای بار این خودرو هم کاملا مناسب است.

پیشرانه‌ی 6 سیلندر موجود در این خودرو می‌تواند قدرتی 290 اسب بخاری تولید کند که برای خودروی سانتافه کاملا مناسب است. به خاطر ابعاد و وزن مناسب این خودرو، رانندگی با آن کاملا آسان است. سانتافه 2016 هندلینگ خوبی دارد و به سرعت دور می‌گیرد. البته در مسیرهایی که کمی ناهمواری دارند، سواری با آن کمی ناهنجار است.

می‌توان این‌گونه اظهارنظر کرد که کار سانتافه در مجموع بسیار خوب است و با این که این خودرو برجسته‌ترین خودروی این رقابت نیست اما با در نظر گرفتن تجهیزات زیاد و بهای منصفانه می‌تواند یک انتخاب خوب باشد.

  • نقاط قوت: رانندگی آسان، ارزش بالا، طراحی مطلوب، امکانات خوب
  • نقاط ضعف: کیفیت سواری، عجیب بودن طراحی کابین، فضای محفظه‌ی بار، فضای ردیف سوم

 

کیا سورنتو 2016

ممکن است کیا سورنتو بر روی کاغذ شانس زیادی نداشته باشد. پیشرانه‌ی این خودرو 6 سیلندر است و خیلی سنگین نیست و راندمان خیلی زیادی هم ندارد. سورنتو خودروی کاملا کوچکی است و محفظه‌ی بار آن از بقیه‌ی خودروهای کوچک‌تر است، فضای در دسترس سرنشینان هم خیلی زیاد نیست. طراحی خارجی آن هم با این که جذاب است اما خاص و منحصربه‌فرد نیست، با این حال مانند خودروی سانتافه می‌تواند نظر شما را جلب کند.

امکان ورود و خروج به صندلی‌های ردیف اول این خودرو به راحتی میسر است و صندلی‌های هم مناسب هستند. کیفیت مواد به‌کاررفته هم در حد خودروی فولکس‌واگن است. صندلی‌های موجود در سومین ردیف این خودرو به هیچ‌وجه مناسب بزرگ‌سالان نیست اما کودکان در آن راحت خواهند بود.

با این وجود هنگامی که در داخل خودرو بنشینید احساس بسیار خوبی به شما دست می‌دهد. در این خودرو فضای ذخیره‌ی زیادی برای وسایل در نظر گرفته شده است. طراحی داشبورد هم بسیار خوب است و نمایشگر هوشمند سورنتو هم می‌تواند برای راننده کاملا کاربردی باشد. میدان دید در این خودرو کاملا مناسب است و کوچک بودن ابعاد آن موجب می‌شود رانندگی و مانور دادن با آن مطلوب باشد.

پیشرانه‌ی سورنتو در میان اعضای این گروه قدرتمندترین نیست اما نسبت به وزن این خودرو قادر است قدرت مناسبی در اختیار سورنتو بگذارد. سواری با این خودرو خوب و راحت است و البته کاملا تحت کنترل هم هست.

سورنتو می‌تواند تمامی انتظارات شما را بر آورده کند و درعین‌حال قیمت بسیار معقولی هم دارد. با این که این خودرو بیش‌ترین فضا را در اختیار شما نمی‌گذارد اما سفر با آن بسیار آسان خواهد بود و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد.

  • نقاط قوت: ارگونومی بسیار عالی، ارزش بالا، گارانتی، بالا بودن کیفیت کابین
  • نقاط ضعف: فضای محفظه‌ی بار، نامناسب بودن صندلی‌های ردیف سوم برای بزرگ‌سالان

 

جمع‌بندی

می‌توان گفت هر پنج خودروی کراس‌اوور موجود در این مقایسه، انتخاب‌های خوبی هستند و هر کدام نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. مزدا خودروی هیجان‌انگیزی است که برای راننده‌اش مطلوب است اما نمی‌تواند فضا و امکانات مورد نیاز سایر سرنشینان خودرو را فراهم کند.هوندا پایلوت یک خودروی کاربردی است که جدیدترین تجهیزات را به شما عرضه می‌کند اما به سختی می‌توان با برخی از ویژگی‌های آن کنار آمد.در جی اس ام آکادیا هم از هر چیزی به خوبی برخوردار است اما در مقابل قیمت بالایی دارد. سانتافه دارای ارزش بالایی است و کاربرد معقولی هم دارد اما برای اول شدن تلاش جای کار بیشتری دارد. در این میان کیا سورنتو برتری محسوسی نسبت به رقبای خود دارد. اگر با کم بودن فضای بار و فضای سومین ردیف از صندلی‌ها مشکلی نداشته باشید، این خودرو یک انتخاب هوشمندانه برای شما است. از کابین هوشمند سورنتو گرفته تا سواری لذت‌بخش با آن کاملا لذت‌بخش است. سورنتو برنده‌ی بلامنازع این رقابت و یک خودروی کاملا خانوادگی است.