صحبت‌ها راجع به جایگزین کردن پراید با یک خودروی با کیفیت، بیشتر از ۱۰ سال است که بر سر زبان‌ها افتاده ولی تاکنون به یک نتیجه‌ی قطعی منجر نشده است ولی اکنون که مدل کوئید از برند شناخته شده‌ی رنو رونمایی شده است، همه آن را جانشین مناسبی برای پراید می‌دانند و می‌شود پراید را نیز همانند پیکان به خاطره‌ها سپرد. با موتوتلهمراه باشید.

عاقلانه است که منطقی فکر کنیم و آرزوهای دست نیافتنی را حداقل برای اندک زمانی به دست فراموشی بسپاریم. خودروهایی که از خارج وارد می‌شوند، مشمول مالیات هنگفتی می‌شوند و ارزش تمام شده‌ی آن‌ها بیشتر از ۲ برابر قیمت اصلی خودرو می‌باشد. از طرف دیگر، میزان درآمد بیشتر مردم ما به اندازه‌ای است که هم‌وطنان ما نمی‌توانند خودروهای گران‌تر از پنجاه میلیون تومان را خریداری کنند. با این شرایط مسلم است که جای پراید که امروزه با رنج قیمتی ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان در کشور ساخته می‌شود را نمی‌شود با یک خودروی به‌روز و مدرن با استانداردهای پذیرفته شده‌ی جهانی مانند هوندا فیت، تویوتا یاریس، فورد فیستا و فیات ۵۰۰ با کمترین قیمتشان که حدودا ۱۵هزار دلار می‌شود، عوض کرد و ساخت این گونه خودروها در کشور ما با قیمتی پایین‌تر از  هفت هزار دلار که معادل با ۲۷ میلیون تومان است، تقریبا غیر ممکن به نظر می‌رسد.

اگر کمی در اینترنت به جست‌وجو بپردازیم و این گونه بنگریم که یک خودرو در رنج ارزشی پایین‌تر از ۷ هزار دلار با قیمت حدودا ۲۵ میلیون تومان در کشور ما قابل تولید است، نتایج جالبی دستگیرمان می‌شود. محصولاتی نه چندان پر طرفدار در کشورهای هند و چین با این ویژگی‌ها تولید می‌شوند که امکانش خیلی کم است که شما علاقه‌مند رانندگی کردن با این خودروها باشید، اگر چه همان‌ها هم در بعضی از موارد، برتری‌های بسیاری در مقایسه با پراید خودمان دارند. برای مثال تاکنون کمپانی تاتاموتورز هند، تقریبا میلیون‌ها دستگاه خودروی نانو ساخته است که قیمت فروششان کمتر از ۴ هزار دلار برآورد شده است. فرآورده‌ی شناخته شده‌ی چری چین با اسم A1 نیز با قیمت حدودا ۷ هزار دلار به فروش می‌رسد و این طور به نظر می‌آید که در ایران هم قابل ساخت باشد. البته اتفاق افتادن این موضوع برای یک مشتری ایرانی و برای صنعت خودروی ایران، بسیار ناامید کننده خواهد بود.

فرآورده‌ی تازه‌ای از رنو با اسم کوئید (kwid)، تقریبا دو سال است که در کمپانی این برند معروف جهانی، در کشور هندوستان ساخته می‌شود و حدودا با قیمت ۳۰۰ هزار روپیه که معادل۴.۵ هزار دلار است، به فروش می‌رسد. به عکس برخی فرآورده‌های رنو در ایران که به دست داچیای رومانی طراحی و ساخته می‌شوند، کوئید در مرکز طراحی رنوی کشور فرانسه به منظور ساخت و فروش در هندوستان ارائه شده و در کارخانه‌ی رنو-ایندیا ساخته می‌شود. از اوایل سال 2008، رنو-ایندیا در کشور هند، سازنده‌ی انواع مختلف خودروهای رنو به شمار می‌آمده است که هم اکنون، به جز کوئید، شامل مدل‌های اسکالا، داستر و فلوئنس هم می‌شود. این را هم نباید از یاد برد که رنو تنها کمپانی‌ای نیست که منحصرا مختص به کارخانه‌اش در هندوستان و بازار ۱.۳ میلیارد نفری‌اش خودرو تولید و عرضه می‌کند، مدل‌های ایون از هیوندای کره، گو از داتسون، فیگو از فورد آمریکا و کلریو از سوزوکی ژاپن، خودروهایی با قیمت مناسب و برای این کشور هستند که در کشور هند ساخته می‌شوند.

طراحی ظاهر و فضای داخلی

اگر چه خودروهایی مانند فورد فیگو، تاتا نانو و سوزوکی کلریو که قبلا به آن‌ها اشاره شده است، خودروهای هاچ بک جمع و جوری در رده‌ی دوو ماتیزهای قدیمی هستند، ولی کوئید با دارا بودن اتاق حجیم‌تر و راحت‌تر، در رده‌ی خودروهای کراس اوور فشرده و کامپکت (Entry-level crossover) قرار گرفته است. ابعاد این خودرو به این گونه است: طول ۳.۶۸ متر، عرض ۱.۵۸ متر و ارتفاع ۱.۴۷ متر که سطح آن حدودا ۱۸ سانتی‌متر بالای زمین قرار دارد و فاصله بین محورهای عقب و جلو ۲.۲۴ متر می‌باشد.

مدل کوئید در سال ۲۰۱۴ میلادی به دست رنو معرفی شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت و عده‌ی زیادی از طرفداران را به خود جذب کرد. ولی وقتی در سال بعد از آن، برای تولید در سطح انبوه پرده‌برداری شد، در آغاز عده‌ی زیادی از علاقه‌مندان را دل‌سرد کرد، زیرا آن‌ها انتظار داشتند که با یک خودرو کراس اوور اسپورت مثل رنو کپچر روبه‌رو شوند ولی در مرحله‌ی ساخت نهایی قرار بر این شد که یک مدل با قیمت و ابعاد مناسب و با موتوری با قدرت نسبی تولید شود. در کل زمانی که ارزش نهایی کوئید توسط رنو به گوش رسانه‌ها رسید، عده‌ی کثیری از انتقاد‌کنندگان نظرشان عوض شد زیرا شکل و قیافه‌ی کوئید از قیمت چندین هزار دلاری‌اش با ارزش‌تر بود.

ظاهر کوئید چندان مورد پسند نیست. چراغ‌های درشت و چند تکه‌اش ظاهری به‌روز به آن می‌دهند. قسمت جلویی پنجره و فضای خالی بین سپر، فرم لانه زنبور دارد که به جای شش ضلع، دارای سوراخ‌هایی مستطیلی است و از پلاستیک ساخته شده و رنگ آن سیاه است. در صورتی که مدل‌های بالاتر از کوئید، مثل رنو L90، هم دارای جلو پنجره‌هایی از جنس فلز براق هستند. در قسمت درونی سپرها، چراغ‌های مه شکنی جاسازی شده‌اند که علاوه بر قدرت کارآمدی زیاد، به کوئید ظاهر اسپورت و شیکی می‌دهند.

طراحی کاپوت جلو کاملا ساده نیست و خطوط حجم دهنده دارد، در صورتی که سپر جلو فرم خاصی داشته و به ویژه در قسمت چراغ‌ها دارای حجم متناسبی است و شکلی ۳ بعدی به قسمت جلویی خودرو داده است. طراحی کناره‌های کوئید بیشتر از هر عامل دیگری، از جنس پلاستیکی مشکی رنگ آن تاثیر گرفته است و این پلاستیک در قاب پنجره‌ها، دستگیره‌ی درها، آینه بغل و قسمت داخلی درها به چشم می‌خورد.

از این جنس پلاستیک حتی در درون گلگیرها و از سپر جلو تا عقب هم استفاده شده است و کاملا نما را تغییر داده است. در این قسمت، خط حجم دهنده‌ی خاصی به چشم نمی‌خورد و فقط گلگیر جلویش اندکی بیرون‌تر از سطح بدنه است تا به جذابیت قسمت جلوی کوئید بیفزاید، در صورتی که ظاهر کناره‌ها با دارا بودن فرم جذاب پنجره‌ها و سقف با شیب ملایمش بسیار عادی و شیک جلوه می‌کند.

قسمت عقب این خودرو نیز طراحی تقریبا ساده‌ای دارد که این امر موجب کاهش در هزینه‌اش هم می‌شود، اگر چه اخیرا بیشتر فرآورده‌های رنو از همین رویکرد برای ساخت نمای عقب خودرو استفاده می‌کنند. با وجود همه‌ی این‌ها دو لاین حجم‌دهنده روی در صندوق عقب طراحی شده است که یکی از آن‌ها از پایین چراغ‌ها تا بالای در و دیگری از روی گل‌گیرها تا زیر در امتداد یافته است و می‌شود به طراحی کوئید در این قسمت هم نمره‌ی عالی داد. شاید کوچک بودن شیشه‌ی عقب موجب افزایش جذابیت خودرو شده باشد، ولی روی قدرت دید راننده تاثیر منفی خواهد گذاشت و موجب حواس پرتی راننده خواهد شد. این مدل شیشه هم‌چنین پارک دوبل در انواع پایه که بدون حسگر و دوربین انجام می‌شوند را نیز بسیار دشوار خواهد ساخت.

زمانی که درون خودروی کوئید قرار می‌گیرید، رده‌ی ارزشی ۴ یا۵5 هزار دلاری‌اش از یادتان می‌رود و خودتان را به جای یک هاچ‌بک، در یک کراس اوور با فضای جذاب خواهید یافت که برای شخصی با قد ۱.۸ متر نیز مشکل ساز نخواهد شد. فرمان و داشبورد کاملا از جنس تلق و پلاستیک است ولی فرمان بزرگش، کاملا مناسب دست و ارگونومیک طراحی شده است که ابدا نمی‌شود آن را با پراید یا L90 مقایسه کرد. یک نمایش‌گر دیجیتالی جایگزین عقربه و سیستم آنالوگ دور پیشرانه و سرعت لحظه‌ای شده است که سرعت را با رقم‌های بزرگ نشان می‌دهد و دیگر نشانه‌های اصلی مانند مقدار دور پیشرانه، هشدار کمربند ایمنی و حالت خاموش یا روشن بودن چراغ‌ها را در بر می‌گیرد. البته این نکته را نیز باید در خاطر داشت که این نمایش‌گر پشت فرمان، یک مانیتور همه‌کاره همانند آن‌ چه که در خودروهای امروزی دیده می‌شود، نیست و مکان ثبت اطلاعات در آن همواره بدون تغییر است. یک نمایشگر کاملا رنگی و ناوبری ماهواره‌ای در بین داشبورد جای گرفته است که قسمت داخلی را به‌روزتر نشان می‌دهد ولی این نمایشگر در همه‌ی نسخه‌های کوئید موجود نیست و مدل پایه‌اش فقط دارای یک صفحه دیجیتال مشابه سمند خواهد بود که راننده را از درجه گرمای هوای بیرون از خودرو، موج رادیویی خودرو و شماره آهنگ در حال پخش  آگاه می‌کند. اگر چه محیط داخلی خودرو برای سرنشینان جلویی راضی کننده و عالی به نظر می‌رسد اما در قسمت عقب خودرو، وضع به این گونه نیست و پاهای یک شخص قد بلند به احتمال زیاد اصلا راحت نخواهد بود. در اصل می‌توان گفت که صندلی‌های ردیف دوم خودروی کوئید مانند صندلی‌های ردیف عقب خودروی پژو 206 است. حجم موجود برای حمل بار نیز کمی بهتر از یک خودروی هاچ بک عادی بوده و آن چنان بزرگ نیست و تا ماکسیمم ۳۰۰ لیتر جا دارد.

رنو تلاش کرده تا در قسمت داخل فضای خالی زیادی را قرار دهد که قطعا حضورشان این اجازه را به سرنشینان می‌دهد که چیزهای کوچکشان را به راحتی در آن‌جا بگذارند برای مثال بین کنسول، پایین درهای جلو و درون داشبورد مناسب این کار هستند. کوئید در واقع تنها خودروی موجود در دنیا است که دارای سه قسمت خالی جدا از هم در درون داشبورد است که هر ۳ تایشان روبه‌روی سرنشین کناری راننده هستند. 

موتور و قوای فنی

این که انتظار داشته باشیم یک خودرو با این قیمت، موتوری پر زور هم داشته باشد، تقریبا انتظاری بی‌جا و غیر‌ممکنی است‌ ولی کوئید روی کاغذ بسیار ضعیف نشان می‌دهد. در وضعیت پایه، موتور ۰.۸ لیتر یا به طور دقیق دارای ۷۹۹ سی‌سی حجم می‌باشد که ۵۴ اسب بخار قدرت و ۷۲ نیوتن متر گشتاور ایجاد خواهد نمود.

ممکن است ۵۳ اسب بخار قدرت برای به راه انداختن کوئید کافی نباشد ولی درست نیست که آن را دست کم گرفت زیرا این خودرو تنها ۶۶۰ کیلوگرم وزن دارد و با همین موتور بعد از گذشت ۱۶ ثانیه می‌تواند به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد. آخرین سرعت کوئید تقریبا ۱۴۰ کیلومتر در ساعت برآورد شده است. مقدار متوسط این موتور که به صورت ویژه برای کوئید محاسبه شده است، کمتر از ۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر می‌باشد.

رنو کوئید دیگری با موتور ۳ سیلندری نیز در هند به فروش می‌رسد که ۱ لیتر و دارای قدرت ۶۸ اسب بخار می‌باشد. گشتاور این نوع کوئید، ۹۰ نیوتن‌متر است ولی شتاب صفر تا صد کیلومتر در ساعتش زیاد با مدل ۰.۸ لیتری فرق نمی‌کند و حدودا به ۱۵ ثانیه وقت احتیاج خواهد داشت. مقدار متوسط مصرف سوخت خودروی کوئید با این موتور پایین‌تر از ۴.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر می‌باشد و آخرین سرعتش ۱۴۰ کیلومتر در ساعت برآورد شده است. لازم به ذکر است که در برخی آزمایش‌های غیر رسمی شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت، ۱۳ ثانیه نیز برای خودروی کوئید به ثبت رسیده است که با عقل جور در نمی‌آید.

خودروی کوئید با توجه به نوع موتور و آپشن‌ها دارای ۴ تیپ اصلی است که ST نام دارند. نوع RXT و RXL و RXE و STD فقط با موتور ۸۰۰ سی‌سی و جعبه دنده‌ی دستی عرضه می‌گردند در صورتی که RXT و RXL هرکدام را می‌توان با پنج نوع موتور سفارش داده شوند و دارای گیربکس ۵ سرعته‌ی دستی یا AMT باشند. در برخی از متون خبری به اشتباه به AMT، گیربکس اتوماتیک اطلاق شده است، درصورتی که به معنای جعبه دنده‌ی دستی می‌باشد. این دستگاه دارای یک سامانه ترکیبی مکانیکی الکترونیکی است که عوض کردن دنده و گرفتن کلاچ را به راحتی می‌شود با آن انجام داد. البته راننده می‌تواند این کارایی را غیر فعال کرده و خودش این کارها را انجام دهد.

طبیعی است که برای سازنده، ساخت خودرویی با سیستم AMT بسیار کم هزینه‌تر از به کارگیری گیربکس اتوماتیک است. کوئید اولین خودرویی نیست که با AMT تولید و ارائه شده است و این راهکار قدیمی هم‌اکنون در نوع اسمارت نیز به کار گرفته می‌شود ولی کوئید علاوه بر مجهز بودن به AMT، دارای یک کلید ۳ وضعیتی در قسمت بین داشبورد نیز می‌باشد که وضعیت‌های تعویض دنده عقب، خودکار و دستی را در بر می‌گیرد. وقتی که خودرو در وضعیت عقب یا درایو قرار گرفته باشد، بدون این که به فشردن پدال گاز یا گرفتن کلاچ نیازی باشد، خودرو تنها با کنترل پدال ترمز به راه خواهد افتاد و با ول کردن پدال، به آرامی و با سرعتی اندک به راه خواهد افتاد.

تجهیزات در نظر گرفته شده برای رفاه

قطعا یک خودرو با رنج ارزشی ۴ تا ۷ هزار دلار، دارای تعداد زیادی از تجهیزات نخواهد بود ولی کوئید موفق شده در این زمینه هم بسیار عالی عمل کند و بسیار از خودروهای داخلی مجهزتر است. همان گونه که قبلا نیز بیان شد، این خودرو دارای چهار تیپ اصلی است که به ترتیب ارزش RXL و RXE و STD و RXT نامیده شده‌اند و هر کدام از آن‌ها با دیگری در زمینه‌ی آپشن‌ها متفاوت هستند.

جنس سپر خودرو یک عامل مهم به حساب می‌آید. در تیپ‌های 1 و ۲ از پلاستیک سیاه رنگ و در تیپ‌های ۳ و ۴ از پلاستیکی هم رنگ با بدنه‌ی خودرو استفاده شده است. فقط تیپ ۴ است که دارای چراغ مه‌شکن داخل سپر می‌باشد ولی در تیپ‌های دیگر، چیزی در این قسمت از بدنه‌ی خودرو دیده نمی‌شود. راهنمای روی آینه بغل نیز فقط در تیپ ۳ و ۴ وجود دارد.

رینگ‌های کوئید در همه‌ی نسخه‌ها دارای طرح و شکل مشابه هستند و ۱۳ اینچی می‌باشند ولی تنها در تیپ ۲ دارای مقداری رنگ مشکی در درونشان هستند. رنگ فضای داخلی سه تیپ ۱و۲و۳ در قسمت داشبورد و کاور صندلی‌ها، خاکستری تیره است ولی در تیپ ۴، صندلی‌ها و تودری دارای رنگ‌های دیگری نیز هستند. رنگ قاب در نمایشگر ساخته شده برای آمپرهای پشت فرمان متفاوت بوده و در تیپ اول به رنگ خاکستری، در تیپ دوم و سوم نقره‌ای و در تیپ ۴ فلز کروم است.

تنها تیپ‌های سوم و چهارم دارای فرمان الکتریکی می‌باشند در صورتی که فرمان دیگر تیپ‌ها خشک است. فقط ردیف جلوی تیپ چهارم دارای بالابر شیشه‌ی الکتریکی است. تیپ اول حتی کولر هم ندارد. تیپ چهارم دارای نمایش‌گر هفت اینچی، استارت بدون کلید و کامپیوتر سفری که دارای ناوبری ماهواره‌ای است، می‌باشد. هم‌چنین تیپ‌های سوم و چهارم مجهز به شارژر دوازده ولت، ورودی‌های AUX و USB می‌باشند که متصل شدن گوشی هوشمند به خودرو به وسیله‌ی بلوتوث را ممکن می‌سازند.

امکانات مربوط به ایمنی و آزمایش تصادف

کوئید تنها در تیپ چهارم مجهز به ایربگ است که آن هم فقط برای راننده در نظر گرفته شده است و همین موضوع این خودرو را تک ایربگ دار کرده است. شایان ذکر است که کوئید امکان نصب کردن یک کیسه هوای دیگر را نیز برای سرنشین کنار دست راننده فراهم کرده است زیرا حجم لازم برای آن در کنار داشبورد در نظر گرفته شده است. کمربند ایمنی جلو کشنده در مواقع خطرناک تنها برای سواره‌های قسمت جلوی تیپ چهارم در نظر گرفته شده است. آن‌گونه که به نظر می‌رسد، دوربین و حس‌گر در هیچ‌کدام از تیپ‌های این خودرو در نظر گرفته نشده است بنابراین به نظر نمی‌رسد که تجهیزات ایمنی دیگری نیز در آن وجود داشته باشد.

کوئید وزنی پایین‌تر از ۷۰۰ کیلوگرم دارد. این عدد بیان‌کننده‌ی پایداری کم بدنه خودرو در برخوردهای احتمالی نیز می‌باشد که در آزمایش تصادف بنیاد ایمنی خودروهای جهان یا Global NCAP که در سال 2015 برگزار شد، به همین علت فاجعه‌ای رخ نمود و نسخه‌ی بدون کیسه هوایش در هنگام تصادف از جلو با سرعت ۶۴ کیلومتر بر ساعت، موفق به اخذ هیچ‌گونه ستاره‌ی ایمنی نشد و نمره‌ی ۰ گرفت. آن گونه که فیلم رسمی انتشار یافته از این سازمان نشان می‌دهد، تصادف با این سرعت نسبتا متوسط، سرنشینان ردیف جلوی این خودرو را یا خواهد کشت و یا منجر به آسیب دیدن شدیدشان خواهد شد.

ولی رنو دست روی دست نگذاشت و با ایجاد کردن برخی تغییرات کوچک در قسمت بدنه خودرو و بالا بردن استقامت شاسی، موفق شد که یک ستاره‌ی ایمنی برای بزرگ‌سالان و یک ستاره برای خردسالان روی صندلی ویژه در قسمت عقب کسب کند که با مقایسه با نوع اول، متوجه بهتر شدن فوق‌العاده‌ی پایداری بدنه در هنگام تصادفات می‌شویم. اگر چه در آزمایش تصادف سال پیش، همه‌ی قسمت بدنه و سقف آسیب دیده بود، ولی در آزمایش تصادف مدل جدید، شاهد آن هستیم که وضعیت بدنه پیشرفت‌های خوبی داشته است و دارای مقاومت بالاتری نسبت به سال پیش است. اگر چه کوئید را نمی‌شود با خودروهای مطرح در اروپا مقایسه نمود ولی هر چه باشد، از خودروهای ایرانی بسیار باکیفیت‌تر است. البته شایان ذکر است که رنو گفته که قصد دارد با اضافه کردن یک کیسه هوای دیگر و سیستم‌هایی مثل EBD و ABS، سه ستاره‌ی ایمنی برای کوئید در آزمایش‌های ایمنی NCAP کسب کند.

تجربه کردن رانندگی

همان گونه که قبلا نیز بیان شد، ساخت و فروش کوئید تنها در کشور هند انجام می‌شود و در هیچ قسمت دیگری از دنیا به دست کاردانان این عرصه نیفتاده است ولی این کشور با داشتن تجربه‌ای هفتاد ساله در صنعت خودروسازی و با تیراژ فعلی ۲۴ میلیون خودرو در هر سال، دارای سایت‌ها و مجله‌های گوناگونی در این زمینه است که به برخی از آن‌ها نظری می‌اندازیم.

کوئید دارای آپشن‌های کیسه‌هوای راننده، پیشرانه‌ی ۱ لیتری ۶۸ اسب بخاری و گیربکس AMT، شش هزار دلار برای مشتری، هزینه‌بر خواهد بود. قدرت کم موتور فقط برای رانندگی روزانه در سطح شهر کارآمد است و نمی‌شود با آن به مسافرت‌های طولانی  و خارج از شهر، با چهار سرنشین و بار اضافه رفت. البته هر موتور ضعیف و خسته‌کننده‌ای دارای یک مزیت بزرگ بوده که همان مصرف سوخت اندک و به صرفه بودنش است.

رانندگی با خودروی کوئید به راحتی و بدون سختی زیاد است و این‌طور که بیان شده است، مهندسان رنو، سیستم تعلیق و فنربندی پیشرفته‌ای را برای آن در نظر گرفته‌اند که تا حد زیادی به درد وضعیت وخیم راه‌های هندوستان می‌خورد. از طرف دیگر، با سرعت‌های میانه، چرخیدن یک دفعه‌ای فرمان خودرو ممکن است منجر به از دست دادن کنترل خودرو شود و دور زدن با سرعت بالا در جاده‌های لغزنده باعث می‌شود که قسمت پشت خودرو از پیچ خارج شود.

ظاهر کوئید یک ویژگی مثبت برای آن به حساب می‌آید. با پرداختن حدودا ۴.۵ تا ۶ هزار دلار، می‌توان صاحب یک خودروی جذاب و به روز شد که حداقل از خودروهای چینی هم ردیفش بسیار زیباتر است و از نظر بیشتر علاقه‌مندان زیبایی بقیه‌ی کراس‌اوورها از این خودرو کم‌تر است.

رقیبان و پیش‌بینی بازار خودروی ایران

اگر این امکان وجود داشته باشد که کوئید با کمترین امکانات با قیمت تقریبا ۲۰ میلیون تومان ساخته شود و در بهترین حالت، حداکثر ۳۵ میلیون تومان خرج بردارد؛ کار تیبا و پراید تمام شده به نظر می‌رسد و با رضایت خاطر می‌شود این خودروهای قدیمی و بی‌کیفیت را در موزه‌ی اشیای قیمت کمپانی سایپا نگهداری کرد. از دیگر سو، اشخاصی که فقط به دنبال خریدن یک خودروی شاسی بلند نما هستند، بهتر است این خودرو را به جای یک ۲۰۶ هاچ‌بک و صندوق‌دار در نظر داشته باشند، بنابراین کوئید می‌تواند به احتمال زیاد نرخ فروش این خودرو را نیز دچار رکود کند.

مبحث نوسازی خودروهای قدیمی و صنعت خودروی کشور، اخیرا دارد عملی می‌شود و پس از برجام، اکنون خودروهای بی‌شماری از برندهای اروپایی مثل پژو و رنو در کمپانی‌های سایپا و ایران‌ خودرو به همین زودی‌ها ساخته و مونتاژ خواهند شد که قطعا کنار گذاشته شدن نسخه‌های قدیمی را به دنبال خواهد داشت. در این شرایط، با وجود استقبال خوبی که از ساندرو شده است، دور از ذهن است که ساخت و عرضه‌ی L90 هم‌چنان ادامه یابد. این مسئله ممکن است برای پراید و کوئید هم پیش آید.

وارد کردن خودروهای ارزان هندی، تا به حال از طرف موسسه‌های مربوطه، ممنوع اعلام شده بوده و علتش کیفیت پایین این خودروها بوده است! ولی اگر کوئید در رنج ارزشی ۲۵ تا ۳۵ میلیون تومان وارد شود، اصلی‌ترین رقیبانش تیبا، پراید، ساینا، MVM110S و 206 تیپ دو هستند.