کیا، در اولین نگاه نامی جالب برای یک شرکت خودروسازی بهنظر میرسد و آنطور که در شعار تبلیغاتی این شرکت عنوان شده، کیا آمده تا با توان خود، همگان را شگفت زده کند. در واقعیت نیز از آغاز به کار در سال ۱۹۴۴، یعنی زمانی که تولید لولههای فلزی و قطعات دوچرخه توسط این شرکت انجام میشد نیز عملکرد خیرهکنندهای را از این مجموعه شاهد بودهایم.
کمپانی کیا در سال ۱۹۴۴ میلادی تأسیس و کار اصلی آن تولید لولهها فلزی و قطعات دوچرخه بود. ۶ سال پس از تأسیس این کمپانی کرهای موفق شد اولین موتور سیکلت خود را وارد بازار کند. با برداشتن اولین گام، کیا به پروسه توسعه ابزارهای سبک حمل و نقل مانند اسکوتر علاقمند شد و سریعاً به سمت تولید موتورسیکلت، با هدف رسیدن به منابع و تجربه کافی برای آغاز تولید خودرو حرکت کرد. تمام فرایند تکامل گامهای اولیه کیا به چیزی در حدود دو دهه و نیم زمان نیاز داشت.
با بزرگتر شدن، متمول شدن و به پیش راندهشدن به واسطه جذابیتهای داشتن یک برند مخصوص به خود، کیا مبلغ زیادی را صرف راهاندازی یک کارخانه جدید با هدف سروسامان دادن به خطوط مونتاژ خود کرد. تا سال ۱۹۷۳ میلادی، تجهیزات جدید در منطقه سوهاری تکمیل شدند و به عنوان اولین نمونه پیشرفته (در نوع خود) در کشور کره ثبت شدند. این کارخانه با جدیدترین تجهیزات و ماشینهای جوشکاری یا اتصال قطعات در واقع به محلی برای توسعه اولین موتور بنزینی احتراق داخلی کره تبدیل شد. اولین خودروی تولیدی کیا، یکسال بعد در قالب یک محصول مسافربری اندازه متوسط به نام بریسا رونمایی شد.
سر و صدای رونمایی از خودروی جدید کیا در کنار تجهیز به تکنولوژیهای مدرن، چشم تولیدکنندگان متفاوت خارجی را به خود خیره کرد (به عنوان مثال پژو و فیات) و از همین رو همکاری به منظور تولید برخی از مدلهای این شرکتها مانند پژو ۶۰۴ و فیات ۱۳۲ آغاز شد.
تا دهه ۱۹۸۰ میلادی، کیا تقریباً به ابعادی همپای رقیب قدرتمند خود هیوندای رسید. هیوندای که در آن زمان همچنان تولیدکننده شماره یک خودرو در کره به حساب میآمد. در آن زمان، برخی از مدلهای جدیدتر کیا با تغییر نام به کشورهای دیگر صادر میشدند. به عنوان مثال، پراید در کشورهای مختلفی با عنوان فورد فیستا پیش روی خریداران قرارگرفت. با گذشت چندسال، فورد به خودروی مدل آولا علاقمند شد و این خودروی فوق جمع و جور که در قالب دو نسخه ۵ در هاچبک و سدان ۴ در با موتورهای ۱٫۳ یا ۱٫۵ لیتری روانه بازار شده بود، با تغییر نام به فورد اسپایر به بازار آمریکای شمالی وارد شد.
در واقع این شرکت کرهای هنوز موفق نشده بود با پای خود به ساحل آمریکا برسد اما تنها چندقدم با این مهم فاصله داشت. در سال ۱۹۹۲، این برند در آمریکا به ثبت رسید و از طریق شبکه کوچک نمایندگی، اولین خودروهای خود را در سال ۱۹۹۴ در ایالات متحده آمریکا به فروش رساند. از آن زمان، کیا به توسعه در نواحی مختلف، به جز داکوتای شمالی آمریکا ادامه داد.
عامل اصلی در فروش خوب خودروهای کیا، قیمت خوب آن بود که در ادامه راه با توسعه بازار این شرکت، به بخشهای دیگر صنعت خودروسازی کیا هم رسید. این مهم با رونمایی از اولین شاسی بلند کیا در سال ۱۹۹۵ یعنی اسپرتیج تکرار شد. از این نقطه به بعد، کیا سرنوشتی مشابه با رقیب خود هیوندای داشت و همین امر، در کنار مدیریت ناموفق مشکلات مالی، طالع این دو شرکت کرهای را به هم گره زد.
مشکلات این شرکت از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی یعنی زمانی که کیا عملاً قادر به ارائه مدلهای جدید نبود آغاز شد. اینجا بود که هیوندای وارد عمل شد. شرکت بزرگ خودروساز کرهایها با بهرهگیری از راهحل ادغام، از شر رقیب خود رهایی مییافت. این در حالی بود که هر دو شرکت نیز مشکلات و فروش پایین را به علت شکایتهای مشتریان در خصوص قابل اعتماد نبودن خودروهای تولیدی آنها تجربه کرده بودند.
در واقع رنگ و لعاب و طراحی زیبا، تنها چیزی نبود که مشتریان به دنبال آن بودند و از همین رو هر دو شرکت مجبور به پیادهسازی مراحل هزینهبر بازسازی شدند. کیا با پیروی از راهکار مورد استفاده مالک خود یعنی هیوندای، در سال ۲۰۰۱ حیات مجدد پیدا کرد و کار روی خط تولید خودروی جدید را با تاکید روی کیفیت و تضمین خدمات آغاز کرد. از این زمان، کیا همواره قسمتی از سهم خودروسازان در بازار اروپا را علیالخصوص با عرضه مدلهایی مانند Ceed، سورنتو و ریو به خود اختصاص داد. توسعه طراحیهای جدیدتر و چشمگیرتر نیز در میان اولویتهای کیا قرار گرفت و این شرکت تلاش کرد با معرفی طرحهایی مانند Soul (که در نمایشگاه خودروی مونترال در سال ۲۰۰۶ پیش روی همگان قرارگرفت) و یا مدل Kee (که کوپهای متفاوت با بهرهگیری از المانهای جذاب در طراحی است) آینده خود را پیش از موعد مقرر ترسیم کند.
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.