چند سالی میشود که کیا تقریبا در همهی کلاسهای خودروهای بسیار قابل اتکایی میسازد. ضمانتنامههای ۵ یا ۷ ساله و امتیازهای بسیار بالا در سایتهای امتیازدهی خودرو همه گواه این موضوع هستند که کیا دیگر یک خودرو ساز کوچک نیست. کیا در طی این سالها همواره در مسیر پیشرفت بوده است و بدون اغراق باید گفت که خودروهایش دیگر حداقل چیزی از خودروهای ژاپنی کم ندارند و شاید در بسیاری از موارد از آنها بهتر نیز باشند. اما آیا کیا به همین که از ژاپنیها بهتر باشد بسنده کرده است؟ در پاسخ باید بگوییم که به هیچ وجه. قطعا هدف اولیه کیا این بوده است که در تمام دنیا به فروش خوبی دست پیدا کند و بی شک به این هدف رسیده است. مدلهای با کیفیت و پر فروشی نظیر اسپورتیج، نیرو و اپتیما که تقریبا در تمام کشورهایی که حضور دارند پرفروش هستند، نشان دهندهی این موضوع است که کیا بی شک به موفقیت بزرگی دست پیدا کرده است. اما کیا به همین جا قانع نشده است. سالها پیشرفت و یادگیری و همچنین حضور بزرگان صنعت خودروسازی اروپایی در این کمپانی این اعتماد به نفس را به کیا داد تا اقدام به طراحی و عرضهی یک خودرو در کلاس ب.ام.و. سری ۴ بکند. کلاسی که سالهای سال است تنها بازیگرانش اروپاییها و آمریکایی ها نظیر مرسدس بنز، ب.ام.و. و آئودی و کادیلاک هستند و به نوعی با ارائهی خودروهایی بسیار عالی این کلاس خودرویی را تقریبا قبضه کردهاند. اما حضور غولهای خودروسازی باعث نشد تا کیا دست از رویای بلند پروازانهی خود بکشد و اقدام به ساخت استینگر کرد. خودرویی که حداقل روی کاغذ چیزی از بزرگان این رده کم ندارد و با این وجود از نظر قیمت نیز در جایگاه فوق العادهای قرار میگیرد.
استینگر خودرویی جذاب، خوش قیمت، پر قدرت و بسیار با کیفیت است. این المان ها همه و همه نوید این موضوع را میدهند قرار است تا تغییری اساسی را در بازار این رده از خودروها بوجود بیاورد. اما دو مشکل اساسی پیش روی کیا هستند که شاید استینگر نتواند کاری برای آنها انجام دهد: اول این که این خودرو یک کیا است! به طور معمول افرادی که اقدام به خرید یک سدان اسپرت و لوکس میکنند به برند خودروی خود اهمیت زیادی میدهند و این در حالی است که برند کیا با ساخت خودروهای اقتصادی اجین شده است و تقریبا هیچکس با دیدن برند کیا به یاد یک خودروی لوکس و یا اسپرت نمیافتد. دوم این که با توجه به فروش روز افزون اس یو وی ها و در پی آن کاهش فروش سدانها، به نظر نمیرسد که استینگر بتوان در این کلاس اشباع و رو به افول بتواند خودی نشان دهد. اما در کل نباید تا این میزان بدبینانه به ماجرا نگاه کنیم، چرا که قطعا هنوز هم بازارهایی جدیدی هستند که به این کلاس روی خوش نشان دهند، هر چه باشد استینگر یک خودروی فوق العاده است و بی شک بهترین خودرویی است که کرهای ها تا به امروز تولید کردهاند.
طراحی و امکانات
حتما بارها و بارها در خیابانهای شهر خودورهای ساخت کیا را دیدهاید. اسپرتیج، سراتو، سورنتو، اپتیما و پیکانتو خودروهایی هستند که از این خودروساز در کشور ما حضور دارند. البته که نظر نهایی دربارهی زیبا بودن ظاهر یک خودرو یک مسئله شخصی است. اما میتوانیم بر سر این موضوع که همهی خودروهای کیا از تناسب مثال زدنی در طراحی خود بهره میبرند، توافق کنیم. تناسب، مهمترین اصل در طراحی همهی خودروهای این برند دوست داشتنی است که البته جای تعجب هم ندارد. حضور مداوم طراحان و مدیران سابق کمپانیهای بزرگ خودروسازی بزرگ اروپایی در تیمهای طراحی و ساخت کیا باعث شده است که در مرحلهی اول خودروهای هر نسل این کمپانی متناسب و جذاب باشند و در وحله ی دوم خودروهای کیا در هر نسل بهتر از نسل خود شودند. کیا بر خلاف هیوندای، برادر تنی خود، همواره در محصولات خود از زبان طراحی واحدی استفاده کرده است و در طی سالیان این زبان به پختگی خوبی رسیده است. به نوعی که امروز، یعنی سال ۲۰۱۸، استینگر در سبد محصولات کیا قرار دارد که در اوج تناسب است. در طراحی ظاهری استینگر به سختی بتوان عیب و ایرادی پیدا کرد. از جلوی خودرو که شروع کنیم با چراغهای بسیار پر جزئیات جلو مواجه میشویم که گرافیک فوقالعادهی آنها ما را یاد محصولات آلمانی میاندازد. اشتباه نکیند، از تقلید صحبت نمیکنیم، ما با یک شاهکار کرهای طرف هستیم که حالا شانه به شانهی بزرگان قرار گرفته است. در ادامه ی بررسی قسمت جلویی خودرو به قسمتهای آینهای دور تا دور ورودی هوای بزرگ آن میرسیم که در نوع خود جذاب هستند. در این خودرو تعداد زیادی ورودی و خروجی هوا وجود دارد که تعدادی از آنها فقط تکههای پلاستیک هستند و هیچ وظیفهی خاصی را جز جذابتر کردن ظاهر این خودرو به عهده ندارند، نظیر ورودی هوای های بر روی کاپوت و یا سپر عقب. در نمای جانبی نکتهای که جلب توجه میکند خطوط و حجمهای بسیار نرم و حساب شده است که همه به شکل گیری شخصیت این خودرو کمک میکنند. کیا البته در این خودرو دست به خرق عادت نیز زده است. آینهی بغل این خودرو نه همرنگ بدنه ی آن است و نه مشکی، بلکه با یک مادهی آینهای پوشش داده است که در نوع خود جذاب و متفاوت به نظر میرسد. در نمای عقب استینگر اگزوزهای چهارگانهی آن بیش از هرچیز جلب توجه میکند که همهی آنها نیز واقعی هستند. چراغهای عقب استینگر شاید اما قسمتی باشد که به مزاق بسیاری از افراد خوش نیاید، اتصال چراقها به یکدیگر توسط یک بازتابدهنده که روشن نمیشود و کشیده شدن این بازتابدهنده تا قسمت جانبی خودرو که این قسمت از آن هم روشن نمیشود شاید هیچ کمکی به بهبود طراحی این قسمت خودرو نکرده باشد و بالعکس به آن آسیب هم زده باشد. البته اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که این بازتابدهندهی بی مصرف مورد پسندتان نیست میتوانید با سفارش رنگ قرمز برای استینگر خود به محو شدن هرچه بیشتر این بازتاب کننده ها کمک کنید. نمای عقب استینگر در کل قابل قبول است و در تناسب با باقی بدنه خودرو است و شاید بتوان گفت که صرفا کمی شلوغ به نظر میرسد.
اگر پیش از این مالک یکی از خودروهای کیا بوده باشید میدانید که کابین خودروهای این برند معمولا از کیفیت ساخت قابل قبولی برخورداند و راحتی و آسایش کافی را برای سرنشینان به ارمغان میآورند. اما کابین استینگر را شاید بتوان بینقص خواند. کیفیت ساخت فوق العاده و طراحی بسیار کاربردی از ویژگیهای اصلی این کابین هستند. فضای داخلی استینگر را چرم، پلاستیک و قطعات فلزی نقرهای براش خورده تشکیل میدهد که همگی از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند. با توجه به این که استینگر یک خودروی لیفت بک محسوب میشود انتظار چندانی برای فضای سر سرنشینان عقب از آن نمیرود اما طراحان این خودرو توانستهاند به نحوی آن را طراحی کنند که فضای سر سرنشینان عقب حتی برای یک فرد قد بلند نیز کاملا کافی باشد.
طبق روال همیشگی کرهای ها، استینگر از لیست بلند بالایی از قابلیتهای کاربردی برخوردار است. دو صفحه نمایش، یکی در قسمت میانی داشبورد و دیگری در پشت فرمان وظیفهی نمایش اطلاعات مهم و سیستم سرگرمی را در این خودرو بر عهده دارند. علاوه بر این دو، یک هدآپ دیسپلی نیز در این خودرو وجود دارد. نکتهی بسیار جالبی که دربارهی این خودرو وجود دارد این است که تمام سیستم اطلاعاتوسرگرمی آن به طرز بسیار عجیبی قابل شخصی سازی هستند، از انتخاب نوع کیبورد گرفته تا تغییر رنگ فونت هدآپ دیسپلی. شاید این قابلیت شخصی سازی چندان کاربردی نباشد اما نشان دهندهی توجه کیا به سرنشینان و سلیقهی آن ها است که در نوع خود قابل ستایش است. علاوه بر این میزان دقت و سرعت این صفحه نمایشها به حدی بالا است که میتوان آن را با گوشیهای پرچمدار کرهای مقایسه کرد. اگر بخواهیم به مهترین امکانات استینگر را نام ببریم باید به گرم و سرد کن صندلیها، کروز کنترل تطبیقی، هشدار خروج از خطوط، هشدار خستگی راننده، هشداری برخورد با مانع، تا ۱۵ اسپیکر در مدلهای مختلف، سیستم راهنمای پارک، و پشتیبانی از اندروید اتو و اپل کار پلی اشاره کنیم. در مجموع با پرداخت مبالغ نه چندانی گزافی میتوانید برای استینگر تمام ویژگیهایی را که در خودروهای روز دنیا وجود دارند سفارش دهید. نکته ی قابل توجه دیگر در مورد سیستمهای ایمنی استینگر نظیر ایربگها و سیستمهای ایمنی ترمز این است که این ویژگی در تمامی نسخههای آن مشترک هستند و برای استفاده از آنها لازم نیست هزینهی بیشتری پرداخت کنید.
قوای فنی
تا این جای کار از مسائل ایمنی، رفاهی، طراحی و همین طور کیفیت ساخت کیا استینگر گفتیم که بدون اغراق کیا چیزی برای این خودرو در این زمینهها کم نگذاشته است و تمام تلاش خود را کرده است که خودرویی بی نقص را تحویل خریداران بدهد. اما شاید نقطه قوت اصلی استینگر هیچ کدام از موارد بالا نباشد و در عوض زیر کاپوت آن خفته باشد! کیا استینگر در قدرتمندترین نسخهی خود از یک موتور ۳۳۴۲سیسی ۶سیلندر وی شکل با دو توربوشارژر استفاده میکند که ۳۶۵ اسب بخار قدرت و ۵۰۹ نیوتن متر گشتاور تولید میکند، استفاده میکند. این موتور توسط یک جعبهدنده ۸ سرعته اتوماتیک و به کمک چرخهای عقب، یا هر چهار چرخ، کیا استینگر را ظرف ۴.۷ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرساند. این اعداد ارقام برای یک خودروی کرهای واقعا شگفت انگیز است اللخصوص که این اولین تجربه ی کرهای ها در ساخت خودوریی در این کلاس است. شاید بهتر میبود که کیا از جعبه دنده دو کلاچه برای استینگر استفاده کند اما عملکرد همین جعبه دنده هم سریع و نرم است و برای این کلاس قیمتی کاملا قابل قبول به نظر میرسد. در هنگام رانندگی با استینگر نیز این اعداد و ارقام خودشان را به خوبی نشان میدهند و استینگر در تمامی دورها به لطف توربوی دوگانهی خود عملکردی پر پرقدرت و بدون تاخیر را از خود نشان میدهد. میزان نفوذ صدای محیط و موتور به داخل اتاق نیز به لطف عایق کاری بی نظیر اتاق بسیار ناچیز است .استینگر به لطف سیستم تعلیق بی نقص خود به خوبی از پس انتظارات خریداران بر میآید و میتواند هر ناهواری پیش روی خود را به خوبی هضم کند و سواری نرم و بی لرزشی را برای سرنشینان خود فراهم کند. سیستم ترمز استینگر ساخت شرکت پر آوازهی برمبو است که در بسیاری از خودروهای تقویت شده و اسپرت شاهد آن هستیم و از این لحاظ هم کیا به هیچ وجه کم نگذاشته است.
به جز موتوز ۶ سیلندر که در قویترین نسخه استفاده شده است، کیا دو موتور دیگر نیز برای این خودرو در نظر گرفته است که به هیچ وجه قابل مقایسه با نسخهی ۶ سیلندر نیستند. اولی یک موتور ۲ لیتری چهار سیلند توربو است که قادر به تولید ۲۵۰ اسب بخار است که در نوع خود اصلا هم بد نیست. و دیگری یک موتور دیزل ۲.۲ لیتری است که فقط در برخی از کشورها در دسترس است.
کلام آخر
بدون شک استینگر یک خودروی فوق العاده در کلاس خود است که با قیمت بسیار رقابتی ۵۰هزار دلاری خود قادر است با بسیاری از خودروهای آلمانی به رقابت بپردازد. بسیاری از سایتها و مجله ها این خودرو را رقیب مستقیم ب.ام.و. ۴۴۰ میدانند. ۴۴۰ روی کاغذ از استینگر گرانتر و از لحاظ قدرت پیشرانه ضعیفتر است. شاید نتوان یک خریدار ب.ام.و. را قانع کرد که این بار به جای خودروی خوش نام و محبوب خود اقدام به خرید استینگر کند اما حضور استینگر در این کلاس و آن هم با همچنین قیمتی قطعا زنگ خطر را برای بزرگان صنعت خودرو به صدا درآورده است. بدون شک استینگر نخواهد توانست یک موفقیت تمام عیار را از لحاظ فروش برای کیا بوجود بیاورد اما تجربه نشان داده است که کیا حتی در زمانهایی که بسیار ضعیف شروع کرده است توانسته است با استمرار در مسیر خود به موفقیت های بزرگی دست پیدا کند، چه برسد به حالا که با یک خودروی فوق العاده شروع کرده است.
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.