تو این تابستون من خوشبختانه جزو محدود کسانی بودم که فرصت سوار شدن به ""هِلْکَتِ ردآی " -ِ 797 اسب بخاری نصیبم شد. تو اون فیلم، گفتم اون ماشین خفن ترین چلنجریه که تا حالا ساخته شده. با این حال یه وقتایی فکر میکردم که قدرت یه ماشین عضله ایِ 800 اسبی خیلی بیشتر از اون چیزیه که بخواد تو خیابون ازش استفاده بشه. به همین خاطر، کمپانی "دوج "، این ماشینی که پشت سرم میبینید رو برام فرستاد: "چلنجر اسکات پکِ" 485 اسب بخاری. یه موتور "وی اِیت" 6.4 لیتری تنفس طبیعی، به همراه پکیج " واید بادی ". آیا میشه این "اسکات پکِ واید بادی" رو بعنوان نقطه عطف خط تولید "دوج" با مقدار قابل توجهی قدرت در نظر گرفت؟ بیاین بفهمیم.
خب ما تو تاریخچه دور و دراز "دوج چلنجر"، شاهد سه نسل ماشین بودیم. این مدل 2019 که اینجاست در واقع دوازدهمین مدل نسل سومه. اصالت این ماشین به سال 1970 بر میگرده و تو این سال ها "دوج" تغییر زیادی رو روی این ماشین اعمال نکرده. یه نگاه خوب به این ماشین بندازین. به لحاظ رسمی این آخرین ماشین ماسِلِ واقعیه که تو امریکا برای فروش به عرضه گذاشتن. در مورد طراحی جلوی ماشین، غالبا این سبکو تو تمام چلنجرها میبینید. "دوج"، چند سال قبل اساسی جلوی ماشینو نو کرد.
ماشینی که من دارم نسخه "اِسکات پکِ واید بادیه ". این لبه تا زیر سپرش پیش اومده و یه جورایی شبیه "هلکت" شده. این یه بسته آپشن هم داره که شامل چراغ های جلوی "زنون"، دِی لایت های "اِل ایی دی"، و چراغ راهنمای "اِل ایی دی" میشه. این قسمت درواقع یه دریچه مکشِ هوا تعبیه شده که باعث میشه موتور هوای بیشتری رو تنفس کنه. با این کاپوت کاربردی، مجددا به موتور اجازه مکش هوا و خنک شدن داده میشه. به نظرم این ماشین واقعا تو این رنگ آبی مرواریدی برجسته شده که در واقع رنگ جدیدش در سال 2018 بود. این رنگ باعث شده خط و خطوط بدنه ماشین بیشتر به چشم بیاد. از جلو میتونید ببینید که این ماشین چقد پهنه.
با نگاهی به کناره های ماشین میتونید ببینید که "دوج" خیلی تغییر نکرده، و هنوزم شما رو یادِ ماشین های عضله ای دهه 70 میلادی میندازه. خب بیاین اول راجع به اندازه رینگ ها صحبت کنیم. گزینه های مختلفی رو ارائه دادن. اینا رینگ های 20 اینچی "دِویل " هستن که من ازشون خوشم میاد و آپشن جدیدی هستن که در مدل "واید بادی" ارائه شدن؛ همون رینگایی اَن که تو "هلکت"هست و با طراحی کلی ماشین همخوونی کامل دارن. لاستیک هاش "پریل پی زیرو سامرِ " 305 –ِ و بخشی از بسته 6هزار دلاریشه که این گلگیرها هم روش هست. یادتون باشه این ماشین حدود نه سانت پهن تره تا چسبندگی بیشتری داشته باشه. اما سایز واقعی ماشین دست نخورده. فاصله بین محورهای ماشین سه متره و طول خود ماشین پنج متره. حدودا سی سانت از "ماستنگ" و "کامارو" کشیده تره. اینا باعث میشه که ظاهر ماشینای ماسلِ سنتی حفظ شه. اما داخلشم یه تغییراتی کرده. پشت ماشین یه باک خوشگل دایره ای گذاشتن که کاور هم داره. در مجموع، از کناره ها این ماشین کاملا شبیه به ماسِل های سنتیه.
پشت ماشین برای سال 2019 تغییر نکرد، البته اگه این بسته "واید بادی" که شامل این باله کوچک لبه دار میشه رو در نظر نگیریم. چراغ های پشت کامل "اِل ایی دی" هستن. اگزوزِش هم خوشگله؛ یک جفت اگزوز داره که به زیبایی تو سپر قرار گرقتن. صداش رو بشنوید.
خب این ماشین حسابی پهنه، بیاین به سایز صندوقش نگاهی بندازیم؛ چیزِ دیگه ای که چلنجر رو خاص میکنه. این صندوق بسیار بزرگه، 16.2 فوت مکعب حجم داره که حدودا 5 الی 8 فوت مکعب نسبت به رقبا بزرگتره؛ یه صندوق کارآمد با دهانه ای بزرگ. همچنین صندلیا بصورت "شصت-چهل" میخوابن و زیر صندوقش لاستیک زاپاسی وجود نداره؛ فقط یه کیت پنچر گیری هست.
خب ظاهر "دوج چلنجر" براتون بسیار آشناست. یه سری به داخل "اسکات پک واید بادی" بزنیم و ببینیم آیا دوج برای امسال تغییری ایجاد کرده؟ این ریموت هوشمندشه. چون این ماشین ""هلکت"" نیست ریموتش قرمز نیست و شما فقط این ریموت استاندارد و قدیمی دوج رو میگیرید. اگه میخواید با ریموت استارتش کار کنید، کافیه دو بار روی این دکمه بزنید تا این موتور شیش و چهار دهمِ لیتری "وی اِیت" روشن بشه. اگه میخواید ماشینو خاموش کنید، کافیه همون دکمه رو دو بار فشار بدید تا ماشینو براتون خاموش کنه. میتونید ببینید که ظاهر دستگیره درش قدیمیه، یه دکمه خارج اینجا هست که اگه فشارش بدید درو قفل میکنه؛ برای باز کردنش هم یه سنسوری وجود داره، و کافیه پشت دستگیره رو لمس کنید و این در سنگین رو باز کنید. در مورد کابین ماشین، یادمه آخرین "اسکات پَکی" که بهتون نشون دادم ساده بود؛ این یکی، روکش چرم و مخملی داره. یه آرم کوچک "اسکات پک" هم روی صندلیش داره. در مجموع داخل ماشین ظاهر خوبی داره. خودِ صندلی ها خیلی بزرگن و برای آدمایی که سایزشون بزرگه مناسبه؛ مثلا برای آمریکایی های چاق. به اینجا نگاه کنید، تنظیم برقی صندلی در 6 جهت.
زاویه دادن به پشتی صندلی بصورت دستی انجام میشه که از نظر من خیلی چیپه. داخل کابین به نظر من خیلی مشکیه و کاش با یه رنگ دیگه ترکیب شده بود؛ اما رنگ نوار دوختش متضاد و خوبه. میتونید ببینید که فرمونش مشابه محصولات "اِس آر تی " یا چیزی که تو ""هلکت"" دیدیم، نیست. صرفا یه فرمون استاندارده. نشستن داخل "اسکات پک" و دیدن این کابین، قطعا شما رو یاد ماشین های ماسل میندازه؛ انگاری داخل یه غار نشستید. الان به نظر میرسه که من ردیف عقب نشستم، چون داشبوردش طولانیه و کاپوتش درازه. با این حال وقتی این درِ خیلی سنگینو میبندید، صدای خوبی داره؛ عجیبه چون این ماشین خیلی قدیمیه و صدای بسته شدن این در سنگین باید بلند باشه. برای روشن کردن ماشین، پاتونو بذارید رو ترمز و بعدش این دکمه رو فشار بدید؛ موتور روشن میشه.
هر بار که ماشینو روشن میکنید این موتورِ "شش و چهار دهمِ" لیتریِ "وی اِیت"، لبخند رو روی لباتون میشونه.
واقعا دور موتورش سریع میره بالا. این یه موتور "وی اِیت" تنفس طبیعیه و خیلی خیلی عالیه. بقیه کابین تغییر زیادی نکرده و صادقانه بگم منو یجورایی یاد ماشین های اجاره ای امریکایی میندازه. حتی بوی ماشین های اجاره ای رو هم میده؛ بوی خوشایندی مثل پلاستیک و چرم میده. داشبوردش جنس نرمی داره. چند سال پیش کابینو با این نمایشگر مرکزی "هشت و چهار دهمِ" اینچی بروز کردن که خوشگله. تمام اینا توسط این نمایشگر کوچیک کنترل میشن. میتونید اینجا گرم کن فرمون، سرد کن صندلی ها رو در دو حالت ببینید. این از "اسکات پک" قبلی که بهتون نشون دادم بهتره. گیج ها هم تغییر بخصوصی نداشتن. یه سرعت سنج تا 289 کیلومتر بر ساعت دارید که تومدل "هلکت" تا 320 کیلومتر بر ساعت رو نشون میده. این صفحه وسط، وقتی این دکمه کوچیکِ روی فرمونو بزنید تغییر میکنه. اطلاعات مختلفی رو بهتون نشون میده؛ اطلاعات سفر، اطلاعات موسیقی، پیام ها، تنظیم صفحه، هشدار سرعت و اینجور چیزا.
سرعت سنج رو هم میتونید اونجا قرار بدید. پانل های در جنس نرمی دارن، درست مثل داشبورد. پنجره ها بصورت خودکار با یه فشار پایین میان. فقط پایین اومدنشون اینطوریه، که به نظرم به نوعی کاهش در هزینه ها بوده. دکمه سوئیچ هاش هم قدیمیه. دستگیره درتون این پایینه، جنسش پلاستیکه و روکش نقره ای داره. یه جا لیوانی این پایین داریم و یکم فضای دیگه. این طرف، کنترل چراغ های جلو و باز کنِ در صندوقو میبینیم. فرمون ماشین در جهات بالا-پایین-عقب و جلو قابل تنظیمه. شیفتر های فلزی داریم که روی فرمون سوار شدن. خبری از فرمون نرم "آلکانتارا " که انتهاش تخته نیست. مدلی که بهم دادن، سیستم های کمکی راننده رو نداره و جای دکمه های خالیش مشخصه. کروز کنترلتون اینجاست. اینطرف کنترل های مربوط به کامپیوتر سفرتون رو دارید.کنترل های صدا هم پشت فرمونن. وقتی دنده رو، رو عقب میذارید، نمای دید عقب براتون به نمایش در میاد، و سنسورهای عقبم دارید که خوبه. خطوط راهنما هم داره. وضوح تصویر "اِل سی دیش" تعریفی نداره، دونه دونه ست، اما به نسبت نمایشگر بزرگ و قابل قبولیه. در مورد مسیریابش هم، میتونید نقشه رو اینجا ببینید. سیستم راهیابیش "گارمینه "؛ چیز خیلی خاصی نداره، اما هنوزم یکی از سیستم های خوبِ بازاره. امکاناتی نظیر "اتو اندروید" و " اپل کارپلی" داره که قطعا نکته مثبتیه. اگه خواستید میتونید این اپلیکیشن ها رو مرتب کنید و مثل گوشی های هوشمند اونارو بیارید پایین. حالتای "اِس آر تی"، حالتای رانندگی رو مشخص میکنن. اینجا حالت های "اتومات"، "دلخواه"، "اسپرت" و "پیست" وجود داره. این ماشین همچنین ""لانچ کنترل"" هم داره، دکمه اَش اینجاست. این بهتون میگه که فرمون باید صاف باشه و دنده تو حالت "دی" (D) باشه. دکمه ها خیلی تغییر نکردن؛ دکمه پیچی صدا و تهویه مطبوع دوگانه هم دارید. این، یه دنده 8 سرعته اتوماته، که سیستم انتقالش "تُرک فِلایته ". خیلی دلم میخواست بهتون جعبه دنده 6 سرعته دستیش رو نشون بدم. این یه آپشن 1200 دلاریه. سیستم انتقالِ خیلی خوبیه؛ این
یه "زی اِفِ" 8 سرعته ست و واقعا دنده ها رو سریع عوض میکنه و غرشِ موتورو در میاره. یک فضا اینجا میبینیم، دوتاجا لیوانی و محل استراحت دست که روکشش نرمه. داخلش 2 تا پورت "یو اِس بی" و یک سوکت 12 ولتی داره. فضای مناسبی داره و همونطور که میبینید به دو بخش تقسیم شده. به نظرم صندلیاش هم از لحاظ راحتی خوبن. برای من مهم نیست که پهناشون چقدره، ولی خب برای هیکل کوچیک من کافی اَن. این روکش مخملی تو این مدل بخصوص، یه مقدار ظاهرِ خشن تری رو بهش داده. سانروف تو این ماشین وجود نداره، اما فضا تا دلتون بخواد هست. صندلی های پشتش هم خوبن، کمی بعد میریم پشت رو هم امتحان میکنیم. در مجموع داخل کابین نسبت به "اسکات پک" قبلی بهتر شده. کابین چلنجر ها کلا جا داره، و وقتی روی صندلیتون میشینید انگاریِ عقب ماشین نشستید. آینه های جانبیش خیلی خیلی ظریفن و یه کم کیفیتشون پایینه. اما سیستم سرگرمی و صندلی های خوبش اونو جبران میکنه.
همونطور که قبلا گفتم این ماشین، نسبت به سه تا ماسلِ دیگه گنده تره. بذارید برم پشتش و ببینیم آیا واقعا کاربردیه؟ اینجا یه اهرم وجود داره که میتونید بکشیدش و صندلی رو تا کنید. یه کم که هلش بدید به سمت جلو سر میخوره و میتونید برید داخل. به نسبت، دهانه بزرگی برای ورود ایجاد میشه. این پشت اونقدرا هم بد نیست؛ برعکس چیزی که از "کامارو" یا "ماستنگ" تو ذهنمه. واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم. فضای بالای سرم خوبه. قبلا هم گفتم که این ماشین سانروف نداره؛ هر چند که در واقع این آپشن هست، ولی برای چلنجر 2019 تعبیه اَش نکردن. میتونید سایت خودشون رو چک کنید تا ببینید که الان این آپشنو عرضه میکنن یا نه. ولی بدون سانروف، فضای سرتون بسیار زیاده. فضای جلوی ساق پام هم همینطور. یه برآمدگی بزرگ اینجا هست، چون ماشین دیفرانسیل عقبه. سورپرایزش اینه که "دوج" برای سرنشینان عقب دریچه کولر تعبیه کرده. صندلی های عقب هم از چرم "آلکانتارا" پوشیده شدن. اینجام پلاستیکه. نسبتا برای کسی که قدش تا "یک و هفتاد و سه" باشه خوبه.
خب حالا زیر کاپوت چلنجر، بذارید اول در مورد طراحی کاپوت صحبت کنیم. اگه یادتون باشه "رِد آی " دو تا هواکش داشت، "هلکت" هم همینطور". اونا به ماشین 10 اسب بخار قدرت بیشتر میدادن. این ماشین اون هواکش های دوگانه رو نداره، و فقط این دریچه های هوای کاربردیِ روی کاپوتو داره. در کاپوت با اون میله ها ساپورت میشه. برخلاف "هلکت"، این صرفا یه "وی اِیت" تنفس طبیعیه که 392 فوت-مکعب حجمشه؛ یه موتور 6.4 لیترِیِ میل سوپاپ داره که میتونه سیلندرها رو از کار بندازه. اعداد و ارقامش خوبن و قدرت این موتور از آخرین "ماستنگ" و آخرین "کامارو" بیشتره. 475 اسب قدرتشه و گشتاورش 485 پوند-فوته. "دوج"، این موتورو با جعبه دنده 6 سرعته دستی هم بیرون داده که من قبلا فرصت رانندگی باهاشو داشتم و واقعا باهاش حال کردم. متاسفانه جعبه دنده 8 سرعته اتوماتِ این ماشین، یه آپشن هزارو ششصد دلاریه و باید بگم که سیستم انتقال واقعا خوبی داره. در مورد مصرف سوخت، خب دنده دستیش، هزار دلار مالیات داره، چون تو شهر 14 و تو جاده 23 مایل بر گالن مصرف داره. البته به این مدل مالیات نمیخوره، که شاید دلیلی برای انتخابش باشه. 15 تا تو شهر و 24 تا تو جاده میره. چلنجر یه ماشین بزرگه و حدود چهار هزار و پونصد پوند وزن داره. این ماشین دیفرانسیل عقبه و "دوج" گفته که 0 تا 100-ِش حدود 4 ثانیه ست. بریم تو جاده ببینیم عملکردش چطوره.
خب رانندگی رو با "چلنجر اسکات پک 2019" شروع میکنیم. من این ماشینو تو چند سال اخیر چند بار تست کردم. تو اولین تجربه اَم، حسی شبیه به یه ماشین اجاره ای رو بهم داد. یه موتور ش3.6 لیتری داشت که نمیخوام راجع بهش صحبت کنم. "اسکات پک" یه مدل خوب از این ماشینه؛ یه موتور 6.4 لیتری داره که نزدیک به 500 اسب قدرت تولید میکنه. اگه "هلکت" و "رِد آی" رو بشناسید، میدونید که با اینکه "دوج"، بدنه و لاستیکای پهن تری براشون در نظر گرفته، زیادی قدرت دارن و آدمو میترسونن. این ماشین با لاستیک 305 و بدنه عریضش سواری باحالی داره.
آخرین "اسکات پکی" که سوار شدم لاستیکش 30 میلیمتر نازک تر از این بود که باعث میشد لاستیک ها هرز برن. این ماشین محور عقبه و شاید چیزی که "چلنجر" رو جایگزین مناسبی برای "ماستنگ" یا "کامارو" کرده، اینه که این ماشین به مراتب گنده تره، سواری کنترل شده ای داره، وفضای کابینش زیاده؛ اگه شما تو "ماستنگ" یا "کامارو" درست حسابی جا نمیشید، این ماشین جانشین خوبی برای اوناست. متاسفانه با این ابعاد بزرگ، ماشین، وزن زیادی پیدا کرده، و شبیه یه خوک چاقه که داره تو جاده حرکت میکنه، اما اوکیه. اگه با حس و حال ماسِل های قدیمی حال میکنید، این ماشین قطعا همون حسو حالو بهتون میده.
خب چلنجر لانچ کنترل داره. الان میخوام امتحانش کنم و ببینیم عملکردش چطوریه. کافیه دکمه "لانچ کنترلو" اینجا فشار بدید، بهتون میگه برای لانچ، ماشین باید با زمین تراز باشه. پس یکم جلو میریم تا ماشینو تو زمین صاف قرار بدیم. قرار نیست اینجا خیلی سریع برم. الان میگه برای لانچ، ترمزو فشار بدید و سریع پاتونو رو گاز بذارید.
خب من درواقع "لانچ کنترل" رو روی دور موتور دوهزار تنظیم کرده بودم. میتونید رو دور موتور بالاتری مثلا سه هزار و پونصد تنظیمش کنید. متاسفانه لاستیکاش یه کم از کنترل خارج میشن. من میخوام بهترین لانچ ممکن رو ازش بگیرم، اما این لاستیکای جدید 305 یه کمی مانع میشن. یه نکته سورپرایز کننده هندلینگ ماشینه؛ با اینکه ماشین بزرگیه، هندلینگ خوبی داره. این لاستیکای پهن باعث میشه ماشین چسبندگی زیادی به جاده داشته باشه. فرمون پذیری چلنجر خیلی خوبه و واقعا شتاب خوبی داره، وقتی پاتونو میذارید رو گاز، صدای واقعا خوبی رو تولید میکنه. نزدیک به 500 اسب بخار قدرت داره و خب این قدرت خیلی زیادیه، اما از اونجا که من پشت "هلکت" هم نشستم، متوجه شدم که اون کششی که تو اون ماشین وجود داشت اینجا نیست.
به نظر نمیرسه که با وزنش درگیر باشه، اما یه مسئله دیگه هست و اون اینه که اون ماشین، 300 اسب بیشتر از این قدرت داره. اما خب مدیریت این ماشین برای کسانی که دیوونه نیستن راحت تره؛ میدونید وقتی سوار "هلکت" میشید، مثل دیوانه ها فقط میره؛ به نظرم "دوج" برای یه ماشین 800 اسبی باید سیستم تمام چرخ تعبیه کنه، بگذریم؛ "اسکات پک" سواری خوب و راحتی رو در اختیارتون میذاره.
عقب ماشین یهویی تکون میخوره، اما این کار به طریقی قابل کنترل انجام میشه؛ منو خیلی نمیترسونه. لاستیکای پهنش در مقایسه با مدل های نازکتر قطعا به چسبندگی بهتر ماشین کمک میکنن.
به صدای تعویض دنده هاش گوش کنید. اوه خدای من هیچ وقت از صدای موتورش خسته نمیشم، واقعا صدای قشنگی داره، واقعا به لحاظ قدرت ماشین متعادلیه؛ به لحاظ استفاده از قدرتش تو این بدنه و لاستیکای پهنش. من تحت تاثیر قرار گرفتم. این "اسکات پک" نسبت به مدل قبلی تاثیرگزارتره. قطعا ارزش پرداخت شش هزار دلار بابت بدنه و لاستیک های پهن رو داره. به شخصه طرفدار جبعه دنده 6 سرعته دستیش هستم. گیربکس اتوماتش واقعا خوبه، و دنده هارو سریع عوض میکنه. "لانچ کنترل" داره. دو ماه پیش پشت دنده دستیش نشستم و خیلی ازش خوشم اومد. از اینکه "دوج" بهم مدل دستیش رو نداد ناراحت شدم. به هرحال اکثر مردم دنبال گیربکس اتوماتن. گیربکس اتومات این ماشین هم خب خیلی قوی تره. تو پیچ ها خیلی خوب عمل میکنه. مشکلش اینه که وقتی تو یه جاده باریک مثل این هستید، گنده بودنش حس میشه؛ کل جاده رو میگیره. این حس بهتون دست میده که سرعتمو باید کم کنم، مطمئن نیستم که بتونم ازین پیچ رد بشم یا عرض جاده به اندازه کافی بزرگ باشه.
فرمونش واقعا عکس العمل خوبی داره. صدای خوبی داره. میدون دیدش خیلی عالی نیست و باید با این کاپوت درازش کنار بیاید. آینه بغل هاش خیلی کوچیکن، اما خوشبختانه این ماشین رادار نقطه کور و هشدار برخورد در زمان دنده عقب رو داره. تنها بسته ایمنی که داره همینه.
کاری میکنه که به غرش "وی اِیت" گوش کنید و همه همسایه هاتونو از خواب بیدار کنید؛ این زیباییِ چلنجره. بیاین راجع به مصرف سوختش صحبت کنیم، چون واقعا بده. تو هفته هایی که ازش تست گرفتم، میانگینی که بدست آوردم حدود 13 مایل بر گالنه. بیشترش داخل شهر بود. تو جاده، 18 مایل بر گالنه که خیلی افتضاح نیست؛ به هرحال چهل هزار و پونصد پوند وزنشه. ایرودینامیکش خیلی خوب نیست و به مصرف سوختش کمک نمیکنه. سیستم غیر فعال کردن سیلندر ها رو داره که به موتور اجازه میده نصف سیلندر هارو از کار بندازه و این باعث میشه از لحاظ تئوری مصرف سوخت به 20 مایل بر گالن برسه؛ اما کی دلش میاد همچین کاری رو تو این ماشین عضله ای انجام بده؟
در مجموع دلم میخواد که "دوج" وزن اینو به طرز قابل توجهی بیاره پایین. یه کاری کنه که هندلینگش بهتر شه. حالا ممکنه بعضی از شما بیاین بگین نه نه نه.. این آخرِ ماشین عضله ایه و لازم نیست که "دوج" همچین کاری کنه و من اینو درک میکنم. به شخصه بین سه تا ماشین عضله ای، من با این حال کردم، اما خب متوجه سنگینیش میشید، البته این چیزی از باحال بودن این ماشین نسبت به رقبا کم نمیکنه.
خب برگردیم به سوال اول برنامه، آیا میشه این "اِسکات پکْ واید بادی" رو از لحاظ قدرت میشه یه نقطه عطف در خط تولید "دوج" نامید؟ خب همونطور که تو فیلم دیدید، برخلاف "هلکت رِد آی"، موتور "وی اِیت" 485 اسب بخاریِ این، خیلی به چرخ های عقب هجوم نمیاره و وقتی پاتونو رو گاز میذارید، مثل "هلکت" وحشت نمیکنید. لاستیک های این ماشین گردش مناسبی دارن، و وقتی پاتونو رو گاز میذارید شما رو وحشت زده نمیکنن.
بیاین راجع به آپشناش صحبت کنیم. بسته "واید بادی" که 6 هزار دلار به قیمت ماشین اضافه میکنه، رینگ های 20 اینچی، گلگیر های پهن، ترمز های "برمبو " ، کالیپرهای ترمزِ قرمز رنگ داره که البته 500 دلار هم باید بابت این رنگش بپردازید که من به شخصه این کارو میکنم. ترکیب رنگ قرمز و آبی خوب میشه. من رنگ آبی این ماشینو دوست دارم. در مورد خط تولید این ماشین در سال 2019 بگیم. خب قیمت "چلنجر اِس ایکس تی " با قیمتی حدود "بیست و هفت هزار و سیصد" دلار شروع میشه و 13 هزار دلار دیگه برای رسیدن به آخرین مدلش لازم دارین. این نسخه "اسکات پک" با موتور "وی اِیت" 485 اسب بخاری، قیمت مناسبی داره و از "سی و هشت هزار و نهصد و نود و نه" دلار شروع میشه، که مبلغ قابل توجهیه. خب به هر حال، نزدیک به 500 اسبْ قدرت داره. مدلی که من داشتم آپشن های زیادی داشت؛ هزار و دویست دلار بابت بسته ارتقاء داخل کابین، دوهزار و ششصد دلار بابت بدنه پهنش و دو هزار و پانصد دلار بابت کالیپر های ترمزش باید پول بدید. سیستم صوتی و رادار نقطه کور هم داشت، که همه اینا رو هم قیمت ماشینو به پنجاه و دو هزار و ششصد دلار میرسونه. "ماستنگ جی تی" و "کامارو اِسْ اِسِ" فول آپشن هم همین قیمتو دارن.
رانندگی روزمره با این ماشین آسون تره، فضای داخلی و صندوق زیادی داره. اما اگه دنبال یه ماشین فِرز تر هستید، این یه گزینه چاقه. "دوج" چلنجر برای سال 2020 میخواد چکار کنه؟ شایعه های مبنی بر کوچک کردن ابعاد ماشین، پلتفرم جدید و کاهش وزنش وجود داره. پس اگه دنبال آخرین مدل ماشین های ماسِل هستید، حتما یکی ازینا رو بردارید.
امیدوارم از نقد و بررسی ماشین لذت برده باشید.
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.