این "چِوی کوروِتْ زی آر وانِ 2019 " و ساده بگم که تقریبا دیوانه ترین "کوروت" در طولِ تاریخه. این، یه موتور سوپر "وی اِیتِ " 6.2 لیتری داره که 755 اسب بخار تولید میکنه و 715 فوت پوند گشتاور داره. این ماشین، 0 تا 100 رو در 3.1 ثانیه پر میکنه و 339 کیلومتر بر ساعت سرعت میگیره. این یکی تقریبا 143.000 دلاره. اگه به ماشین یه کوچولو هم علاقه مند باشید، چیزایی که گفتم رو متوجه شدید. امروز بقیه اطلاعاتش رو بهتون میدم.
من این ماشین رو از یک بیننده در نزدیکی " آناپولیسِ مریلند " قرض گرفتم؛ علاوه بر این، "زی آر وانِ " ، "زی اِل وان "، "دوج دیمون "، "جیپ تِرک هاوک " و "موستانگ قدیمیِ جی تی پونصد " و "وایپر " هم تو نمایشگاه داشت، ولی ما امروز روی "زی آر وان" تمرکز میکنیم.
اول یه کم از تاریخش بگم. "زی آر وان " در نسل سوم "کوروت" ها در سال 1960 به وجود اومد و تولیدش هم چند بار شروع و متوقف شد و در طول زمان چند نسخه نهایی ازش ارائه شد؛ ولی به هر حال، در حال حاضر، این آخرین نسخه "کوروته". از هر "لامبورگینی اونتادوری" قدرتش بیشتره، سقف سرعتش برابر با یه "فِراریِ هشتصد و دوازده " فوق سریعه، وگشتاور بیشتری از "لکسوسِ اِل اِف آ " داره. امروز، همه چیزِ "زی آر وان " رو بهتون نشون میدم و همه ویژگی های جالب "کوروت" نهایی رو بهتون معرفی میکنم. بعد میخوام پشتش بشینم و باهاش به جاده برم؛ البته یه کم از این کار میترسم. بعد می خوام بهش امتیاز بدم.
خب از این باله شروع میکنیم؛ چون این بزرگترین باله اییه که من تا حالا روی یه ماشین قانونی تو خیابون دیدم.
اگه از نزدیک نگاه کنید، بدنه معمولیِ "کوروت" رو میبینین که روی اون یه باله کوچیک گذاشتن، و روی اون، این باله خیلی بزرگ رو نصب کردن؛ پس اساسا این ماشین دوتا باله داره. یکیشون خیلی بزرگه و یکی از موارد پکیجِ اجراییِ این ماشینه. جالبه که میتونید دوتا باله متفاوت رو انتخاب کنید؛ باله بزرگ رو برای مسابقه، و باله کوچیک تر رو برای اینکه خیلی تو چشم نباشید. کوچیکش هم سرعت بالایی بهتون میده، چون کشش رو پایین میاره. اما چطور میتونید این یکی رو نگیرید. موقعیت این باله نسبت به صندوق خیلی جالبه. من با این دریچه شروع میکنم. ببینید با وجود این باله، چجوری باز میشه. همونطور که می ببینید، این باله خیلی خوب طراحی شده تا به راحتی درِ صندوق رو باز کنین؛ تقریبا نیم سانته و به اندازه یه انگشت فاصله داره. خب تو این صندوق وسایل خیلی زیادی رو میتونید جا بدید. این باله 9 اینچ از لبه صندوق بالاتره، پس مثل ماشینای معمولی نمیتونید از عقب چیزی رو توش بذارید و باید از کناره های ماشین این کار رو بکنید که یه کم عجیبه. اگه بخوایین برین گلف، باید وسایلتون رو از طرف چرخ ها توش بزارین؛ شما پول زیادی رو برای داشتن این باله خیلی بزرگ پرداخت کردین. یه چیز باحالِ دیگه درباره باله و صندوق اینه که بستنِ درِ صندوق عقب سخت نیست و لازم نیست تا آخر دستتون روش باشه تا بسته شه. "چِوی" طوری طراحیش کرده که به محض اینکه درِ صندوق پایین بیاد، "زی آر وان" خودش در رو به صورت اتوماتیک میبنده. پس لازم نیست دستتون رو روش فشار بدید؛
این یه طراحیِ متفکرانه یِ خوبه.
حالا میرم سراغ جلوی ماشین. همونطور که اشاره کردم، باله، قسمتی از پکیجِ اجراییِ ماشینه که 2995 دلار قیمتشه. این پکیج شاملِ تعلیق اسپرت و چرخ های اسپرت هم میشه. اما آیتم محبوب من توی این پکیج اینجاست؛ یه کلاهک کوچیک کنار اسپیلیتر جلو. خود اسپیلیتر به اندازه کافی خشنه، اما این کلاهک، خشن ترش کرده. خوبیش اینه که قسمتی از "رِفْلِکْتورِ" چراغ رو که به طور قانونی قرار داده شده پوشونده. شما "کوروت" معمولی رو با رِفْلِکْتورِ کامل دریافت میکنین. با گرفتن "زی آر وان " و پکیج عملکردیش، دیگه اون رفلکتور کامل رو ندارید.
بعدا بیشتر در مورد آیتم های خاص "زی آر وان " صحبت میکنیم. خب الان با لبه کناری شروع میکنم، که فیبرِ کربنیه و منظره خیلی خوبی بهش داده. نکته اینجاست که یه خورده به سمت داخل رفته و اینجوری وقتی از ماشین پیاده میشید، پاتون رو روش نمیذارید و آسیب نمیبینه. همین نگرانی، برای اسپیلیترِ جلو هم وجود داره که مخصوصِ "زی آر وانه" و جنسش فیبر کربنیه، بزرگه و خیلی هم پایینه. امیدوارم "چِوی" تعداد زیادی از این اسپیلیتر ها رو بسازه، چون حدس میزنم خیلی از صاحبای "زی آر وان " اون رو به خاطر آسیب های احتمالی تعویض کنن. یه مورد جالب دیگه در مورد بیرونِ این ماشین، کاپوتشه.
به نظر من کاپوت این ماشین، باحال ترین بخش خارجیشه. البته در کنار باله عقب!! اگه از این زاویه بهش نگاه کنید، یه کاپوت معمولی "کوروت" رو میبینید. اما کاپوت "زی آر وان " تقریبا چهار اینچ بالا اومده، چون موتور و سوپر شارژهاش خیلی بزرگن؛ اما این، بهترین قسمتش نیست.
بهترین قسمتش اینه که وقتی کاپوت رو باز میکنین یه سوراخ توش داره؛
یه سوراخ اینجاست و منو یاد نسل قبلی"زی آر وان " در سال 2009 میندازه که یه کاور شیشه ای روی کاپوتش داشت و از اون قسمت، موتورش مشخص بود. "چِوی" تصمیم گرفته بود که این سنت رو ادامه بده و توی "زی آر وان " قبلی، یه تیکه کوچیک شیشه ای روی کاپوت گذاشت. متاسفانه از اون قسمت شیشه ای، بخشی از موتور دیده میشد که شبیه به پلاستیک بود، و اونقدر شیشه اش کوچیک بود که یه جورایی همه خنده شون میگرفت. در زمان عرضه یِ "زی آر وان " جدید، من با تعدادی از مهندسین و طراحان این ماشین صحبت کردم. اونا حساسیت بیشتری نسبت به اون شیشه داشتن و تو این ماشین، اون روند شیشه ای رو متوقف کردن و این قسمت از کاپوت رو کلا باز گذاشتن. این قسمت به جای یه کاورِ روی موتور، خودِ موتور رو به نمایش گذاشته. این قسمت، بالای سوپر شارژرشه. تو ماشینی مثل "فراری"، میتونید موتور رو از بیرون ببینید، اما تو این ماشین میشه لمسش کرد؛ در نوع خودش جالبه.
با اینکه جالبه، وقتی سرِ سوپرشارژر بالا باشه، یه سری مشکلات هم به همراه داره. یکی از اونا اینه که تو اروپا همه ماشینا میبایست حائلی به اندازه سه تا چهار سانت بین کاپوت و قسمت های سخت موتورشون داشته باشن، تا اگه ماشین به یه عابر پیاده زد و روی کاپوت افتاد، به قسمت سخت موتور برخورد نکنه. متاسفانه موتور این ماشین بالاتر ازکاپوتشه، پس با طراحی این موتور، شورولت یه جورایی قبول کرده که این ماشین رو نمیتونه تو اروپا بفروشه. مشکل دیگه این سوپرشارژرها که از کاپوت بیرون زدن اینه که در دید راننده اختلال به وجود میارن. نگاه کنید، وقتی داخلش میشینید میدون دیدتون به این صورته. همونطور که پیداست واقعا جلوی دید رو میگیره. حتی اون لوگوهای کوچیک "زی آر وان " هم که در دو طرف موتور هستن، دید رو مختل میکنن. هیچوقت قبلا تو موقعیتی قرار نگرفتم که آرم ماشین، جلوی دیدم رو بگیره.
حالا بریم سراغ صندوق. در نگاه اول متوجه میشید که خیلی بزرگه. تعداد زیادی ماشینِ 700 اسب بخاری با این مقدار فضا وجود نداره. یه چیز جالب درباره صندوق عقب، پوشش اونه که کمی عجیبه. برخلاف پوششی که ممکنه توی یه هاچ بک معمولی مثل "فولکس واگن گلف" داشته باشین، این صندوق دارای دو نوع پوششه؛ یکی برای جلوی صندوق و یکی برای قسمت پشتی. کار سختی بوده، اما باید خوش حال باشید که همه فضای صندوقتون پوشیده شده و یه ماشین 700 اسب بخاریِ اسپرت رو با این صندوق گنده دارین. یه چیز جالب دیگه اینه؛ در "زی آر وان " فوم های محافظتی برای "روتورِ" ترمز گذاشتن و وقتی چرخ های این ماشین رو در میارید تا عوضشون کنید، میتونید از این محافظ ها استفاده کنید. حدس میزنم که طی 50 سال آینده ،در مزایده "پِبِل بیچ"، "زی آر وان " بیشترین پولو از آنِ خودش کنه. چون ماشینایی هستن که صفر مایل هم باهاشون راه نرفتن، لاستیک ها و رینگ هاشون باز نشده و اون محافظ های فومی هم هیچ وقت از بسته بندیشون بیرون نیومدن. اما اون، این ماشین نخواهد بود.
صاحب این ماشین یکی از افراد مورد علاقه منه؛ عمدتا چون از ماشین هاش زیاد استفاده میکنه، گواهی نامه مسابقه داره، به مسابقات درگ میره، و ماشینهای زیادی داره؛ خیلی ها ماشیناشونو میزارن تو گاراژ و اصلا استفاده نمی کنن؛ در آخر هم تو مزایده ای مثل مزایده "بَرِت جَکْسِن" به ارزش 250 هزار دلار میفروشنش. اما این دوستمون از اون افراد نیست. این موضوع ثابت شده، چون همین الان یه پلاک کوچیک اینجا هست که محل ساخته شدن این ماشین و اسم خودش رو روش زده. من بهش گفتم تو آخرش میخوای این ماشینو بفروشی و نفر بعدی به خاطرِ حکاکی اسمت پولِ کمتری میده و این ارزشش رو پایین آورده. اون گفت که مالک بعدی این ماشین براش مهم نیست. این نگرشیه که من خیلی دوست دارم و برای همین براش ارزش قائلم؛ ماشینو یه جایی نمیخوابونه تا نذاره کسی باهاش رانندگی کنه؛ مثل "فراری اِنزو
خب حالا باید اشاره کنم که صاحب این ماشین خودش این پلاکو نساخته؛ این یه آپشنه که خود شورولت به مشتری های "زی آر وان " پیشنهاد داده و به طور عجیبی ارزونه. خب تو این لیست، قسمت شخصی سازی پلاک با اسم و آی دیِ تک، فقط دویست دلاره و واقعا خیلی کمه. اگه این ماشین پورشه بود، قیمت این آپشن 1900 دلار میشد. این آپشن وقتی گرونه که "آی دیِ" ماشینْ رو خودتون انتخاب کنین؛ قیمتش پنج هزار دلاره. من از صاحب این ماشین پرسیدم که این آپشن رو خودش انتخاب کرده و اون جواب داد که ارزون ترین "آی دی" رو درخواست کرده. حالا که داریم درباره آپشن ها صحبت میکنیم یه نگاهی به این بندازیم. قیمت این ماشین از صدو هجده هزار و نهصد دلار شروع میشه که منطقیه. کلِ آپشن ها، بیست و چهار هزار دلار می اَرزه که مالیات سوخت هم شاملش میشه. اگه من میخواستم "زی آر وان " رو بخرم، این آپشنو نمی گرفتم. به هرحال قیمت نهائی این ماشین با همه آپشن ها به "صد و چهل و سه هزار و نهصد و نود و پنج دلار" میرسه که احتمالا گرون قیمت ترین "کوروت" تاریخ محسوب میشه. از بحث آپشن ها که بگذریم، میخوام به یه سری از امکانات و ویژگی های دیگه در داخل "زی آر وان " اشاره کنم. خب من در نقد و بررسی "کوروتِ زی اُ سیکس " ، خیلی از چیزای مشترکش رو با این ماشین توضیح دادم؛ پس از اونا میگذرم و فقط به چند تا از مهمترینهاشون اشاره میکنم. یه سری امکانات جذاب و جدید رو تو این ماشین پیدا کردم و یه کم میخوام به اونا بپردازم. با درهاش شروع میکنم. خیلی از مردم نمیدونن که برای خارج شدن از "کوروت" دستگیره ای وجود نداره؛ یه دکمه کوچیک رو فشار میدید و در، به صورت برقی باز میشه. خب حالا اگه باتریتون خوابید چیکار کنید؟ میتونید این کار رو بصورت دستی با بالا آوردن یه دسته که کنار پای راننده و سرنشین جلو هست انجام بدید. با این دستگیره های دستیِ "کوروت" حال میکنم، چون بصورت تصویری راهنماییتون کردن. اولیش، یه جورایی بهتون نشون میده که با انگشتتون چکار کنید. دومی، یه شخصی رو در حال پیاده شدن نشون میده و آخری، میگه که از کتابچه خودرو استفاده کنید. حالا میخوام راجع به "هِد آپ دیسْپِلِی" صحبت کنم. خیلی از ماشینای "جنرال موتورز" و در کل خیلی از ماشینای امروزی "هِد آپ دیسْپِلِی" دارن،
که اطلاعات ضروری رو روی شیشه جلو ماشین میندازه و لازم نیست سرتونو پایین بیارید و به پشت آمپر نگاه کنید. نکته عجیب این ماشین اینه که تصویر، درست روی برآمدگی کاپوت می افته و خوندنش سخت میشه. خب آیا شما یه سوپر شارژر گنده میخواید یا نه؟ این مسائلیه که باید باهاش سر و کله بزنید. مورد بعدی، سیستم سرگرمی اطلاعاتیِ "زی آر وانه " که سورپرایز نیست، چون همه ماشینا اینو دارن؛ یه صفحه نمایش لمسی. جالبه که با این دکمه، صفحه پایین میاد و یه محفظه مخفی پشتش ظاهر میشه. پلیس هایی که "کوروت" ها رو تو جاده نگه میدارن، بهتره به این توجه کن..نه؟!! و چه جوری میتونیم داخل ماشین رو نقد و بررسی کنیم، بدون اینکه حرفی از دکمه های گرمایش و سرمایش صندلی ها بزنیم؟! صندلی راننده، یه دکمه برای گرم کن، و یه دکمه برای سرد کن داره. تو سمت شاگرد هم، این دکمه رو در دورترین جای ممکن، نزدیک به درِ ماشین گذاشتن. اما عجیب اینجاست که یه دکمه سرد کن گرم کن هم در وسط کنسول مرکزی، سمتِ شاگرد گذاشتن. پس شاگرد، دو جا برای تنظیم گرم کن و سرد کن صندلیش داره. شما روی صندلی شاگرد در "کوروت" میشینید و امکانات لوکسی مثل دکمه سرد کن گرم کن صندلی در اختیارتونه. جالب اینجاست که این ماشین گیربکس 8 سرعته اتومات داره. میدونید بالای دسته دنده نوشته هشت سرعته؛ این برام سواله، چرااا؟! فکر میکنید مردم به 8 دنده نیاز داشته باشن؟ بله.. بله.. مثلا بگن گیربکس من هشت سرعته ست، یا مال من هفت سرعته ست..نمیدونم؛ به هرحال خیلی خوبه.. در ادامه میپردازیم به نمایشگرهای ماشین.. قطعا یکی از چیزای باحالش اینه که ساعت های موتور و دور موتور رو نشون میده. ماشینای کمی این آپشنو دارن، اکثر ماشینها تنها کیلومترشمار رو نشون میدن. اما تو این ماشین میتونید ببینید چند وقته که موتور داره کار میکنه و همینطور نشون میده دور موتور تا چه حد بالا رفته.
من با تم های مختلفِ تصویری تو پشت آمپر ماشین حال میکنم؛ به نظرم واقعا قشنگن. انگار که شما یه راننده جدی و مصمم تو پیست هستید؛ که البته رک و راست بگم، خیلی از کسانی که اینو میخرن احتمالا همینطوری اَن. خب بپردازیم به نمایشگر مرکزی سیستمِ سرگرمی. این ماشین مجهز به ثبت کننده اطلاعات عملکرد ماشینه. میتونید بهش بگید که زمان شروع و عبور از خط پایان مسیر رو براتون رکورد کنه، و بهتون بگه چقدر سریع اینکارو انجام دادید. نکته جالب در مورد این ماشین، دوربینشه. دوربین، این بالا نصب شده و به سمت بیرونه و شما میتونید فیلم مسیر هاتون رو ببینید. همچنین اطلاعات مربوط به عملکرد ماشینو براتون به نمایش میذاره که خوبه. اما بهترین چیز درمورد دوربینش اینه که میتونید در حالت "وَلِت " ازش استفاده کنید. تو حالت "وَلِت"، ماشین یه سری تنظیمات اتومات داره. اینجوری میتونید تصاویر ماشین رو در طول یک شب مانیتور کنید. از اپلیکیشن های مختلفش خوشم میاد؛ چیزایی مثلِ اپلیکیشن "ماشین های جی اِم" در سیستم "مای لینک ". اما یه کم عجیبه؛ برای مثال میرید به بخش آب و هوا و براتون پیش بینی سه یا پنج روز آینده رو نمایش میده. همچنین میتونید یه مکانی رو انتخاب کنید و بهتون میگه که آب و هوای اون منطقه تو ساعت های آینده و یا پنج روز بعد چجوریه؛ به بیانی دیگه، شما سوار یه ماشین هفتصدوپنجاه اسب بخاری شدید، که براتون پیش بینی پنج روزه یِ آب و هوا رو انجام میده. چه زندگیِ خوبی، کی میگه ماشینها کسل کننده شدن، من که همچین نظری ندارم؛ اینا اطلاع رسانی میکنن. یه کم دیگه از سیستم سرگرمیش بگم: سیستم ناوبری؛ میتونید بهش بگید شما رو از چه مسیر هایی ببره که عوارضی وجود نداشته باشه یا همچین چیزی. همچنین میتونید بهش بگید که مسیر های پر ترافیک رو دور بزنه. چه کسی این گزینه رو غیر فعال میکنه؟ اگه قرار باشه از "جی پی اِسِش" استفاده کنم، حتما بهش میگم مسیر های خلوت رو بهم بگه. من میخوام برم درست به قلب خیابونای خلوت؛ میخوام ببینم چه شکلیه. مورد جالب بعدی در سیستم سرگرمیش، وجود حالت "نوجوون" برای رانندگیه. فکر میکنم سرعت رو محدود میکنه یا شایدم قدرتِ ماشینو محدود میکنه.
به نظر عجیبه که یه ماشین هفتصد و پنجاه اسبی داشته باشی و تو حالت "نوجوون" بذاریش، ولی خب به هر حال این آپشنو داره. اگه شما بعنوان والدین حس میکنید پسر هفده ساله تون ظرفیتِ کار با این ماشینو نداره میتونید فعالش کنید. مورد بعدی تعداد ایستگاههای رادیوییه که میتونید تنظیم کنید. اکثر ماشینا شش، هشت یا ده تا ایستگاه رادیویی دارن. تعداد شبکه های این ماشین خیلی زیاده، اما سوالم اینه که کی از این همه کانال استفاده میکنه. مثلا یکی بگه که چهل و چهار کانال براش کافی نیست و چهل و شش تا میخواد!!!
یه نکته جالب دیگه اینه که این ماشین استارترِ کنترلی داره. برای مثال میتونید قبل از اینکه وارد ماشین بشید، روشنش کنید تا شروع کنه به گرم کردن یا خنک کردن اتاق. یه نکته جالب در مورد ریموتش اینه که میتونید گرم کن و سرد کن صندلیارو بر اساس دمای بیرون تنظیم کنید. پس توی یه روز خیلی گرم، اگه اون دکمه رو فشار داده باشید، قبل از اینکه حتی وارد ماشین بشید، ماشینتون خنکه، که یه آپشن لوکسه.
برگردیم به بیرونِ "زی آر وان "؛ یه چیز جالب درباره این ماشین اینه که اونا نسخه "کانورتیبلش " رو هم میفروشن. این چهارمین نسل "زی آر وانه ". اولیش در دهه شصت، دومی در دهه هشتاد و بعدی در سال دو هزار و الانم این. هیچوقت در مدل های قبلی نسخه "کانورتیبل" رو معرفی نکرده بودن، حالا اینکارو انجام دادن. نکته جالب اینه که این خودش "کانورتیبله"؛ این قسمت کاملا بلند میشه و این عقب قرار میگیره، تا شما یه روزِ آفتابی رو با "زی آر وان " تجربه کنید و لذت ببرید. من این کار رو قبلا کردم و بهتون اطمینان میدم که این قسمت بلند میشه و فقط شونزده پوند وزن داره. اونایی که این موضوع رو باور نمیکنن هم، میتونن نسخه "کانورتیبلش" رو بگیرن.
یه چیزِ جالب دیگه در مورد "زی آر وان " فهمیدم: شما درِ یه ماشین سوپر اسپرت هفتصد و پنجاه اسب بخاری، با حداکثر سرعت سیصد و سی و هشت کیلومتر بر ساعت رو باز میکنید و یه برچسبو میبینید؛ "لوکالِ بیست ویک شصت و چهار، بوولینگ گرین کِنتاکی "
بهتون قول میدم که "فِراری چهارصد و هشتاد و هشت " همچین برچسبی نداره. صحبت از "بیست ویک شصت و چهار" شد، بریم ببینیم این افراد با صدای این ماشین چیکار کردن.
خب اینا ویژگی های اساسی "زی آر وان " بود. حالا وقتشه بریم تو جاده و ببینیم خفن ترین "کوروت" ساخته شده چه میکنه.
اوه این هیجان انگیزه. قوز کاپوتش رو ببینید؛ کاملا برآمده ست. موقعیتِ باله عقبش خوبه؛ تو دوربین پیداست و به نظر میرسه دید رو کور میکنه، اما اینطوری نیست. من میتونم راحت عقبمو نگاه کنم و اصلای جلوی دیدمو نگرفته. وااای، چقدر خشنه این ماشین. از رو چندتا دست انداز رد شدم. صداش فوق العاده ست؛ صدای یه سوپر ماشینه؛ صدای یه ماشین عضله ای آمریکایه. صداش واقعا خوبه.
صداش خیلی خیلی خوبه. تعویض دنده ها، به سرعتِ ماشین های دو کلاچه انجام نمیشه. یه جورایی منطقیه، چون به جایِ سیصد و چهل تا، صد و چهل تا میپردازین. اما به هرحال میتونید صفر تا صد رو، در عرض سه و یک دهمِ ثانیه برید. پس احتمالا نمیشه غر زد. کیفیت سواریش چنگی به دل نمیزنه. حتی اگه رویِ یه چیز کوچیک برید میتونید حسش کنید. ولی خب به هر حال من اینجا امکاناتی مثلِ سرد کن صندلی، کنترل تهویه هوا، و پیش بینی آب و هوای پنج روزه رو دارم.
واو.. این ماشین خیلی سریعه. پام تا ته رو گاز نبود؛ وقتی پاتونو رو گاز بچسبونید، واقعا مثل یه موشک میشه. من این کارو انجام میدم و شما صداشو خواهید شنید. قبل از گرفتن این ماشین، حواستون باشه که چهارتا "کوروت" دیگه هم هست. پس اگه تصمیم به خرید "زی آر وان " گرفتید، لطفا نگید که صداش خیلی بلنده. میدونید هیچکس این ماشینو اتفاقی نمیخره.
اووه خدای من.. یه چیزی که نمیفهمم اینه که وقتی به یه چیزی زیادی نزدیک میشید، چراغ خطر روشن میشه؛ با این حال، شما مثل یه موشک دارید حرکت میکنید، و نمیتونید واکنش نشون بدید. چون اگه همون لحظه که چراغِ خطر روشن میشه هم، پدال رو فشار بدید فرقی نداره... این خیلی سریعه {خنده}
خدای من این واقعا فوق العاده ست. این از همه سوپر ماشین هایی که تا به حال روندم، سریع تره. ولی خب بازم حس شتاب گیری و سرعتِ "نهصد و هجده" رو نداره؛ به هر حال فکر کنم این مقایسه یِ خوبیه و سرعت اینو نشون میده.
صدای گاز رو میشنوید؛
این آخرشه، مثل صدای رعد و برقه. فرمون پذیریش بسیار دقیقه. فرمون پذیریش حین راه افتادن، به اندازه ماشینای ایتالیایی و اروپایی دقیق نیست، اما بعدش کاملا دقیق و میزون میشه. گوش دادن به، الان دارم دنده رو عوض میکنم، گوش دادن به بالا و پایین رفتن صدای موتور خیلی حال میده. این مثل "میاتا" محکم نیست. من با "جی تی سیصد و پنجاهِ آر " رانندگی کردم، و از حس محکم بودنی که داشت سورپرایز شدم. این ماشین همچین حسی نداره.
این.. این.. یعنی.. این به اندازه هر ماشینی که تاحالا سوارش شدین سریعه. البته به اندازه هایپر ماشین هایِ امروزی مثلِ "پی وان"، سریع نیست، این یه "کوروته". میدونید من "زی آر وانِ " قبلی رو سوار شدم، حتی به این، نزدیک هم نیست؛ این واقعا یه نسلْ جلوتره. "زی آر وان " قبلی هم سریع بود، قدرتشم زیاد بود. اما این ماشین همه چی داره، اگه از قبلی خسته شدید، این ماشینِ خوبیه. شما کیت اگزوز دارید و میدونید تو پیست چجوری عمل میکنه؛ چون "زی آر وانِ " قبلی اینو ثابت کرده. این یه "کوروتِ ویه".
و این بود "چِوی کوروتْ زی آر وانِ 2019". قبول دارم که هیچوقت طرفدار پر و پا قرص "کوروت" نبودم. اما عاشقِ اینْ نشدن غیر ممکنه. همه میدونن صدو چهل و پنج هزار دلار، مبلغ کمی نیست؛ "کوروت" های قدیمی ارزون تر بودن. به هرحال اینو هم در نظر بگیرید که این ماشین به همه سوپر ماشین هایی که الان هست سرتره. حالا وقتشه که بهش نمره بدیم.
با شاخص های هفتگی شروع میکنیم. "زی آر وان " ظاهر خوبی داره، اما طراحی "کوروت" یه کمی تکراریه و من فکر میکردم که "سی سِوِن" نسبت به "سی سیکس" تکامل پیدا کنه؛ به هر حال از ده، شش میگیره. شتابِ صفر تا صدش سه ثانیه ست، پس از ده، نه میگیره. هندلینگش بسیار تیز بود و به راحتی نمره هشت رو میگیره. "فاکتور کول " در بالاترین سطح خودشه و همه از عرضه این ماشین هیجان زده اند و هشت میگیره. در نهایت فاکتور اهمیت؛ از اونجا که "زی آر وان " نسخه نهایی "کوروته" اهمیت بالایی داره، اما اگه "کوروت" ها رو بشناسین، میدونین که این عنوان، برای مدت طولانی مالِ این ماشین نیست، پس از ده، هفت میگیره. نمره هفتگیش از پنجاه، سی و هشت میشه. بالاتر از "دوج دیمون"، "کامارو زی اِل وان" و "کوروتِ زی اُ سیکس" که تعجبی نداره.
شاخص های روزانه با امکانات شروع میشه. "زی آر وان " امکانات زیادی داره، اما نسبت به جدید ترین تکنولوژی های خودرو عقب تره؛ پس از ده، شش میگیره. راحتی؛ خیلی وجود نداره، پس از ده، سه میگیره. کیفیتش خوبه، اما پلاستیک های بکار رفته در اون اونقدر زیاده که تو ذوقتون میزنه؛ مخصوصا وقتی که قیمتش به صد و پنجاه هزار دلار میرسه؛ نمره شیش رو میگیره.
کارایی بالایی داره و فضای صندوقش سورپرایز کننده ست؛ اما خب ماشینی با دو صندلیه و نمره سه رو میگیره. در نهایت قیمتیش؛ نمیشه انکار کرد که قیمتش بالاست. بله ماشین گرونیه، اما در مقایسه با سایر ماشینهای هم طیف خودش خوبه. ازین بابت نمره نه رو میگیره. نمره نهائی روزانه میشه بیست و هفت از پنجاه؛ پشت سرِ "دوج دیمون" و"کامارو زی اِل وان". بازم تعجبی نداره، چون اونا ماشین های بزرگتر، راحت تر و با کارایی بیشتری هستن که صندلی های پشت هم دارن. روی هم رفته نمره این ماشین میشه شصت و پنج از صد، که عدد خوبیه.
این یه مقایسه ست؛ "دوج دیمون" نمره بالاتری گرفته، خب اون کارایی و راحتی بیشتری داره، و یکم هم سریعتره. به غیر از اینا، "زی آر وان " بهتره و تمام ماشین های قدرتی اخیر امریکایی رو شکست داده. با اندکی اختلاف، پشت سر سوپر ماشین های اروپایی قرار گرفته. اونا کیفیت داخلی بالاتر و ظاهر جذاب تری دارن. از لحاظ ظاهری، اونا میتونستن با اختلاف بیشتری "زی آر وان " رو شکست بدن، اما خب قیمت دو برابریشون این اجازه رو نداد.
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.