با عرضه مدل های جدید "کمری" و "آکورد"، بازار سدان ها بیشتر از هر وقت دیگه ای داغ شده. در این میون، هیوندا هم دلش نمیخواد که محصولات این کمپانی رو فراموش کنید، برای همین سوناتا رو برای سال 2018 باز آفرینی کرده. اما آیا این به روزرسانی برای در کورسِ رقابت موندن کافیه؟ اینجاییم که اینو بفهمیم.
وقتی صحبت از ماشینای کلاس سدان میشه، قطعا اولین ماشینی که به ذهنتون میاد سوناتا نیست، اما بدون شک این ماشینِ خیلی مهمی برای کمپانی هیونداست. این کمپانی هر ساله چیزی در حدود 200 هزارتا سوناتا می فروشه و در سال 2011 فروشش به 250 هزار دستگاه رسید. این ماشین مدتیه که تو امریکا هست و من از سال 1985 اینجا دیدمش. این هفتمین نسل سوناتاست و اگه یادتون باشه در سال 2015 مدل رِفرِش شده سوناتا به بازار اومد. حالا بعد از سه سال هیوندا تصمیم گرفته که به سوناتا ظاهری کاملا جدید بده. طراحی خارجیش رو میبینید و احتمالا متوجه تغییراتش میشید. قسمت جلوی ماشین، این چراغ های براق، ظریف و تغییر شکل یافته رو داره. دِی لایت های "اِل ایی دی"، بطور استاندارد رو مدل های "اِس ایی اِل " و بالاتر هستن. مدل "لیمیتِد" که زیر پای ماست، چراغ های "اِل ایی دیِ" مجهز به خمش دینامیکی داره که میچرخن و قابلیت انطباق دارن. جلو پنجره اش هم بروز شده؛ هیوندا بهش مدل آبشاری میگه و سعی کرده با نسل قبلش متفاوت باشه. این نسلِ سوناتا رو به خاطر احتیاط زیادی که تو طراحی کرده سرزنش میکنن.
نسل قبلیِ سوناتا، یه طراحی پویا رو معرفی کرد، ولی طراحی این یکی، اونقدری که باید باحال نیست، خصوصا اینکه "کمری" و "آکورِد" جدید هم وارد بازار شدن و دارن جایگاهشونو به عنوان زیباترین طراحی ها تو این کلاس تثبیت میکنن. مدل زیر پامون، رینگ های آلومینیمی 17 اینچی داره. تمام سوناتاهای مدل "اِس ایی " بطور استاندارد رینگ 16 اینچی دارن. مدل های "اِس ایی اِل" و "اسپورت" رینگ 17 اینچی دارن و در نهایت مدل "تو پوینت -ُ تی " با رینگ های 18 اینچی عرضه میشه که اگه راستشو بخوام بگم، این رینگا زشتن. حتی مدل "اسپورت" هم با رینگای منحصر به فرد خودش عرضه نشده و همون رینگ 17 اینچی رو داره. پروفایل کلی سوناتا تغییر زیادی نداشته و از لحاظ ابعاد بدنه دقیقا مثل بقیه رقباست. فاصله بین محورهاش 110 اینچ و طولی کلی اون 191 اینچه و تقریبا مشابه با "کمری" و "آکورده". چراغ های عقبش مجددا طراحی شده که تو این مدل "اِل ایی دی" هستن. شباهت زیادی به نسل فعلی "اِلانترا" داره، و من مطمئن نیستم که این موضوع خوبه یا بد. چراغ عقب های سوناتای قبلی طراحی متمایزتری از نظر من داشت. مدل " تو پوینت -ُ تی "-ِ توربو، 4 تا خروجی اگزوز داره، ولی هیوندا از شر 4 تا اگزوز خلاص شده و تو مدل اسپرتش دو تا اگزوز گذاشته. مدل "لیمیتِد" مورد آزمایش ما، با موتور استانداردش، فقط یک خروجیِ اگزوز کرومی داره که نشون میده تو این نسل یه کم محتاطتر کار کردن. دلم میخواست طراحی بهتری داشته باشه و متمایز تر باشه. بنظرم یکم پس رفت داشتن. همچنین از اینکه سانروف پانارومیک رو حذف کردن خوشم نیومده؛ نسل قبلی داشتش. هیوندا با هدف کاهش وزن ماشین و درنتیجه، بهبود مصرف سوخت این کارو کرده و بجاش یه سانروف معمولی گذاشته. اون یکی از فاکتورهایی بود که سوناتا رو از بقیه رقباش جدا میکرد. بنظر میرسه در مورد طراحیش، یه کم همه چیزو با هم قاطی کردن. یه المانی که تو پشت ماشین هست و ازش خوشم میاد، دکمه باز کردن مخفی صندوقه، که اونجا وسط آرم هیوندا قایم شده؛
به نظرم خوب طراحی شده. اما در مجموع طراحی سوناتا 2018 خیلی چنگی به دل نمیزنه و اون تمایزی که باید نسبت به بقیه رقبا داشته باشه رو نداره.
به محض اینکه به هیوندا سوناتاتون نزدیک بشید، میتونید از سیستم ورود بدون کلیدش استفاده کنید که یه ریموت کنترل جذابه و یه دکمه استارت روش داره. مدل "اِس ایی اِل" یا بالاترش این دکمه رو دارن؛ بقیه مدل ها فقط ورود و خروج بدون کلید رو دارن. پس کافیه این ریموت توی جیبتون باشه. یه دکمه روی دستگیره در هست که اگه فشارش بدید درو براتون قفل میکنه و برای باز کردنش، در واقع سنسوری پشت دستگیره نیست و مجددا باید همون دکمه رو فشار بدید، تا به این صورت درو براتون باز کنه. با نگاه به داخل، متوجه بروزرسانی های جزئی کابین در کنار تغییرات خارجیش میشید. فرمونش کلا جدید شده؛ یه فرمون سه پره، که در مدل اسپرت،قسمت پایینش صافه. صندلی هاش خیلی شبیه به قبله و به شخصه با خاکستری رنگ بودن کابینِ این ماشین حال نمیکنم. مدل "لیمیتِد"، این نوارهای چوبی جذاب و تقلبی رو داره که ظاهر زیبایی دارن. وقتی وارد سوناتا میشید، اون راحتی که از سدان های خونوادگی انتظار دارید رو حس میکنید. دید جلوش خوبه، دهانه ورودی ماشین خوبه و راحت میشه داخلش شد و وقتی درو میبندید،{بسته شدن در} خیلی خوب و محکم بسته میشه. این ماشین در سال 2015 بطور کامل از نو ساخته شد. همونطور که قبلا گفتم دکمه استارت داره، کاری که باید بکنید اینه که پاتونو بذارید رو ترمز و این دکمه رو بزنید تا موتور روشن شه.
خب همونطورکه میبینید گیج ها بسیار مشابه هَمَن. اگه مدل اسپرتشو بگیرید یه تمِ اسپرت هم برای گیج ها وجود داره؛ مثلا رنگ قرمز، روی عقربه ها میاد.
این یه موتور استاندارده؛ یه موتور "دو و چهار دهمِ" لیتریِ چهار سیلندره، که با پاشش مستقیمش قادره 185 اسب بخار تولید کنه. با نگاه به بقیه کابین میشه گفت تغییر چندانی نکرده. طراحی داشبود کاملا بی نقصه. یه قاب رو دور صفحه نمایش گذاشتن که سیستم "بلولینک تلماتیکِ هیوندا " رو داره. صفحه هفت اینچیِ این مدل ارتقا پیدا کرده و امکانات زیادی داره.
قسمت بالای پنل، جنس نرمی داره. مموری صندلی هم برای دو نفر تعریف شده. دستگیره در آلومینیمیه. این پایین از چرم پوشیده شده، اما دوختی روش نیست. در کل مواد بکار رفته در کابین خیلی خوبن. پنجره ها با یک اشاره بطور خودکار بالا و پایین میرن. بعضی از رقبا برای تمام پنجره ها این آپشنو دارن. مدل زیر پام، صندلی برقی 10 حالته هم داره که با داشتن دو مموری بنظرم خیلی خوبه. مواد بکار رفته در این قسمت از داشبورد، محکم و نرمن؛ اما جنس این قسمت پلاستیک سخته و یه قطعه مجزاست. مجددا این قسمت، نوار طرح چوب رو داریم و این قسمت هم پلاستیکه. مواد نرم، به زیبایی تا این پایین ادامه پیدا کردن. طرح کلیش خیلی زیباست. دو تا دکمه پیچی برای صدا و تیونینگ هست، و دو تا دکمه هم برای کنترل تهویه. دکمه های زیادی اینجا هست و این دو تا قسمت، خیلی زیبا روی هم سوار شدن. کار کردن باهاشون راحته. اینجا سیستم سرگرمی اطلاعاتی "هیوندا تِلِماتیک " رو میبینیم که قبلا هم بهتون نشون داده بودم. این صفحه اصلیشه که سیستم مسیریابی و اطلاعات موسیقی رو بهتون نشون میده، و "اَپل کارپلی" و "اُتو اندروید" هم داره. هیوندا اولین سدان سایز متوسطی بود که "اُتو اندروید" و "اَپل کارپلی" رو بطور استاندارد در سال 2015 رو ماشینش گذاشت. رابط کاربریش، چیز خیلی خاص و فوق العاده ای نیست، ولی کارشو خوب انجام میده، و مسیر رو خیلی خوب پیدا میکنه؛ آسونه و پاسخ تاچش خیلی عالیه. از این دکمه های میانبرش خوشم میاد. روشون میزنید و میرید به اطلاعات رادیو؛ میتونید عملکرد خوبِ تاچشو ببینید. تمام منابع مهم رادیویی رو دارید، رادیوی ماهوارهای "سیریوس " ،"اِی اِم" {{AM، "اِف اِم"{ FM}، بلوتوث و از این جور چیزا.
این دکمه یِ "مورد علاقه های" شماست و بطور پیش فرض تنظیم شده که بره روی "اَپل کارپلی" و "اُتو اندروید"؛ از این قسمت میتونید برگردید به صفحه اصلی. من کلا با رابط کاربریش مشکلی ندارم؛ ولی خب نمایشگرش یکم کوچیکه و من میدونم که سیستم سرگرمی آکوردِ جدید از این بهتره. با این حال من اینو به سیستم تویوتا که روی "کمری" گذاشته ترجیح میدم، چون "اَپل کارپلی" و "اُتو اندروید" داره. وقتی میذاریدش تو دنده عقب، دوربین دید عقب بکار می افته، که نسبتا دوربین ساده ایه. خطوط هدایتو داره، ولی مثل بعضی از رقبا دید 360 درجه نداره؛ اما باز کارشو خوب انجام میده. مدلی که زیر پای منه، سنسور پارک داره که فقط برای مدل "لیمیتِد" تعبیه شده. بقیه مدل ها سنسور عقب ندارن که خب یکم نا امید کننده ست؛ اگه این ویژگی رو میخواید باید هزینه کنید. در پنلِ تهویه مطبوع، سه تا درجه برای گرمایش و سرمایش صندلی ها هست. سوناتا از معدود ماشیناییه که همچین چیزی رو ارائه میده. گرم کن فرمون هم داره. مجددا میگم بعضی از رقبا اینارو ندارن. این پایین یک پدِ شارژِ وایرلس قرار داره که برای گوشی هاتون، اگه قابلیتشو داشته باشه قابل استفاده ست. یه چراغی اینجا هست که اگه شروع به شارژ کنه روشن میشه. این بخشی از پکیج نهائی مدل زیر پامه. میتونید "یو اِس بی" و سوکت 12 ولتی رو ببینید. این جعبه، دنده شش سرعته یِ اتوماتشو کنترل میکنه. از مدل سنتی دنده اش خوشم میاد. هیوندا گیربکس دستی رو برای این ماشین ارائه نمیکنه، تنها تعویض دستی رو قرار داده. پدل شیفتر نداره. حالتهای مختلف رانندگی رو دارید؛ "اِکو"، "اسپورت" و "کامفورت". در ادامه، بهتون "اسپورت" رو نشون میدم. این پایین دکمه های بیشتری میبینید. در مورد سنسورهای پارک، این ماشین مجهز به ترمز پارک برقی به همراه نگهداشتن خودکاره. از فضای این قسمت خوشم میاد، نسبتا خوبه. کنسول وسط به جلو یا عقب جابجا نمیشه، که لازم هم نیست. فضای خوبی داخلش داره. محل استراحت دست، یه لایه نرمه، اما میتونست نرم ترم باشه. داخل داشبورد، جنس لطیفی نداره اما عمیقه و بهتون فضای زیادی رو داده. مدل من سانروف استاندارده و همونطورکه گفتم دیگه خبری از سقف پاناروما نیست.
یه جواریی ناامید کننده ست. شاید میخواستن هزینه ها یا وزن ماشینو کم کنن و مصرف سوخت کمتری داشته باشن؛ سوناتا از معدود دارندگان این نوع سقف بود، ولی الان دیگه نداردش. در مجموع باید بگم که کابین سوناتای جدید با اینکه هنوزم رقابتیه، چیز زیاد برجسته ای نداره و معمولیه؛ البته هر چیزی که بهش نیاز دارین رو داره. چیزایی وجود داره که شاید لزوما استفاده نشه، اما ممکنه دلتون بخواد که داشته باشینشون. بازم میگم، همه چیز داره و جایی برای ایراد گرفتن باقی نمی مونه.
صندلی های عقب هم رقابتیه. اگه به اعداد و ارقام نگاهی بندازیم، سوناتا گفته فضای پای سرنشینان عقب 35.5 اینچه که درواقع 5 اینچ کمتر از آکوردِ جدیده. خوشبختانه دهانه ورودی ماشین بزرگه و فضای خوبی داره. برای داخل شدن تو سوناتاهای نسل قبل، باید سرتونو خیلی خم میکردید. تو این سوناتا، این مشکل به دلیل قوس کمتری که تو سقف هست کمی اصلاح شده.
وقتی درو میبندید، صداش خیلی شبیه به درهای جلوئه؛ جنسشون مشابه درهای جلوئه. فضای استراحت دستشم نرمه. این پرده دستی، بخشی از بسته ارتقائی ماشین محسوب میشه، خوبه و البته تمام رقبا، یه همچین چیزی رو ارائه دادن. چیزی که من اینجا نمیبینم گرم کن صندلی های عقبه؛ تعجب کردم، خصوصا وقتی با "الانترا" مقایسه میکنم؛ خیلی از رقباش برای صندلی های عقبشون گرم کن تعبیه کردن. فقط یه جیب برای صندلی های پشتی داریم. دو تا دریچه کولر، و یک کنسول برای استراحت دست که خم میشه و چند تا جا لیوانی داره.
ظرفیت صندوق این سوناتا نسبتا زیاده؛ 15.5 فوت مکعب. رقیب هاش، "آکورد" و"کمری" هم تقریبا همین اندازه اند. خود صندوق عمیقه. مفاصلی در این قسمت داره که فضای صندوق رو تحت الشعاع قرار میدن؛ پس مجبورید وسیله هاتونو این پشت جا بدید. این زیر یه لاستیک زاپاس هست تا با کیت پنچرگیریِ لاستیک کاری نداشته باشید.
زیر کاپوت این ماشین، طبق گزارش هیوندا هیچ تغییری نکرده. هنوزم همون موتور" دو و چهار دهمِ لیتریِ جی-دی-آیِ چهار سیلندر" رو با پاشش مستقیم و تکنولوژی "وی وی تی " داره. ما این موتورو تو نسل قبل هیوندا داشتیم. اونا ارزش این ماشینو با استفاده کردن از موتور سال 2015 پایین آوردن. این موتور 185 اسب قدرت و 178 پوند فوت گشتاور داره. از این حیث، از رقبایی مثل کمری عقب افتاده، چون کمری با یه موتور توربو و 20 اسب بخارِ بیشتر ارائه شده. این قدرت از طریق یک جعبه دنده شش سرعته اتومات منتقل میشه. تمام سوناتاها دیفرانسیل جلو هستن. مصرف این ماشین تو شهر 25 و تو جاده 35 مایل بر گالنه. ارقام خوبیه؛ از "کمری"، "آکورد" و "مزدا شش" پیشی گرفته. اگه شما دنبال قدرت بیشتر هستید، هیوندا، دو موتورِ چهار سیلندرِ دیگه رو ارائه داده. یکیشون موتور 1.6 لیتری توربو شارژه، که یه جورایی موتور "اِکو" سوناتاست و 175 اسبْ قدرت و 195 پوند-فوت گشتاور داره. این موتور با جعبه دنده هفت سرعته اتومات دو کلاچه مَچ شده و مصرف سوختش حدود 40 مایل بر گالنه. موتورِ دو لیتریِ توربوش، شش سیلندره و در نسل پنجمِ سوناتا استفاده شده؛ 245 اسب قدرت و 260 فوت-پوند گشتاور داره که از طریق یه جعبه دنده هشت سرعته اتومات منتقل میشه. وزن این ماشین حدود سه هزار و دویست پونده. بریم تو جاده و ببینیم چکار میکنه.
خب من با این نسل سوناتا، روزِ اولی که بیرون اومد آشنا شدم. من قبلا موتورهای "دو و چهار دهم لیتریِ چهار سیلندر"، " اِکو" و " تو پوینت -ُ تی"رو هم بررسی کردم. این نسل جاروجنجالی که نسل ششم راه انداخت رو بوجود نیاورد و دلایلی وجود داره که سوناتا تو این نسل احتیاطو رعایت کرده.
من تا حالا با سوناتای 2018 رانندگی نکرده بودم، واین، اون مدلی نیست که میخواستم بهتون نشون بدم؛ اما از لحاظ فروش، این یکی جایگاه خیلی بهتری نسبت به بقیه مدلا داره. بریم جلو و ببینیم که واقعا چه حسی رو منتقل میکنه.
خب مدل پایه "دو و چهار دهم لیتری" قطعا اون قدرتی که باید رو نداره؛ میدونید که چی میگم! 185 اسب بخار، اونقدری نیست که بخواید باهاش هیجانو تجربه کنید. جعبه دنده شش سرعته اَش رو تغییری ندادن و هنوزم سیستم انتقالش خوبه. معکوس دادنش سریع و آسونه و تمام دنده ها رو درگیر نمیکنه. اگه نمیخواین سراغ "سی وی تی" برید، آکورد جدید با موتورِ "یک و نیم" لیتریش احتمالا انتخاب خوبیه براتون. کمری جدید هم یه موتور" دو ونیم" لیتری با یه جعبه دنده هشت سرعته اتومات داره که به نظر من یه ذره سریعتر ازین عمل میکنه و تنظیماتش بهتره. چیزی که در مورد این موتور اصلا دوست دارم رو، اگه اینجا بودید میتونسید بشنوید؛ وقتی دور موتورتون میره بالا..
صدای موتورش واقعا ناخوشایند و غیر یکنواخته. تقریبا شبیه تِلِق تِلِق کردنه. شاید به خاطرِ محافظ گرمای اگزوز یا یه همچین چیزی باشه. به شخصه با صدای این موتور حال نمیکنم و دلم نمیخواد باهاش گاز بدم. با این اوصاف رانندگی با سوناتا بعنوان یک سدان راحته. میدون دیدش خوبه و فرمونش برقیه. نرم و راحته و کیفیت سواری خوبی داره. من اولش تو حالت "کامفورت" باهاش رانندگی کردم؛ این حالت پیش فرض ماشینه. صادقانه بگم که این کاملا یه سدان خونوادگیه ، پدل شیفتر نداره و ماشین اسپرتی نیست. نمیخوام اذیتش کنم و بذارمش رو اسپرت، اما اگه خواستید باید این دکمه رو بزنید؛ اولش میره رو حالت اکو و بعد نارنجی رنگ میشه و سویچ میکنه تو حالت اسپرت. تنها چیزی که دارم حس میکنم اینه که فرمون سنگین تر شده و یه جورایی حس جاده رو عوض کرده که باب میل من نیست. هرچند که هنوزم مطمئن و خوبه؛
اما قطعا رقبایی هستن که حس اسپرت تری رو بهتون منتقل میکنن؛ رقبایی مثل "آکورد"، "کمری" و "مزدا سیکس" میان تو ذهنم. این ماشین صرفا حد وسط رو گرفته، مثل کاری که قبلا "تویوتا" با "کمریش" کرده بود؛ این سوناتا همون حسو بهتون میده. دید ماشین، از جلو، از بغل ها و از پشت عالیه. هیوندا، "رادار نقطه کور" و "هشدار برخورد با ترافیک" رو بطور استاندارد روی این ماشین گذاشته که کار قابل توجهیه؛ در مدل های پایه اش هم تعبیه کرده. این آپشن ها پولی اَن و فقط این کلاسه که به طور انحصاری در استاندارش اینا رو داره. تویوتا و هوندا هم، تو استانداردشون چیزایی مثل "کروز کنترل تطبیقی"، " هوندا سِنسینگ " و "تی اِس اِس- پی اِس " رو دارن. هیوندا "رادار نقطه کورو" رو بطور استاندارد قرار داده که بازم میگم اینا تو مدل های تاپ هستن و یا بابتش باید پول بدید. اگه دنبال "کروز کنترل تطبیقی "، "ترمزگیری خودکار" و "هدایت بین خطوط" باشید، به سه مدلِ "اِس ایی اِل" با پکیج تکنولوژی، "لیمیتِد" با بسته نهائیش و یا "تو تی لیمیتد" که کامل ترین نسخه ست محدود میشید. اون پکیج نهائی که گفتیم، سه هزار دلار هزینشه و امکانات خوبی داره. به نظر میرسه هیوندا با قرار دادن "رادار نقطه کور" تو استانداردش، راه خوبی رو رفته، چون این یه تکنولوژی خوبه و مردم واقعا میخوانش. اما اگه "کروز تطبیقی" رو میخواید، فقط سه مدل رو میتونید انتخاب کنید و باید هزینه هم پرداخت کنید. صندلی های این ماشین نسبتا راحته. لبه صندلیا خیلی برامده نیست و حسابی توشون فرو میرید، که خب طبیعیه چون این یک سدان خونوادگیه. فرمون پذیریش خیلی بی حسو حاله. به اندازه ای که باید سریعه و تغییر مسیر دادنش خوبه. خود شاسی هم حس خیلی خوبی داره و کیفیت سواریش عالیه. رینگاش 17 اینچه و لاستیک نسبتا ضخیمی داریم؛ میشه گفت که یه سواریِ بالشتی داریم. روی دست اندازها پرواز میکنه. پس بازم میگم اگه یه سدان خونوادگی میخواید که از محیط بیرون فارغ باشید و نرم باشه، این ماشین بهترین انتخابه. داخل ماشین، اگه سروصداهای موتور چهار سیلندر رو در نظر نگیریم، به نسبت خیلی ساکته. فکر کنم هیوندا، به همین خاطر این موتور رو گذاشته. موتور "یک و شش دهمِ" لیتری با جعبه دنده هفت سرعته اتوماتِ دو کلاچه پیشنهاد خوبیه. مصرف سوخت بهتری داره و گشتاورش در دورهای پایین موتور بیشتره. به نظرم وقتی پاتونو میذارید رو گاز، از نظر قدرت، بیشتر نرمه تا وحشی.
این باعث میشه من موتور "یک و نیم" لیتری جدید آکورد رو تحسین کنم، با اینکه گیربکسش "سی وی تیه" ، میشه گفت گشتاورش در دورهای پایینِ موتور، از سوناتا بیشتره و شتاب بهتری داره. خیلی از خریداران دیگه هم اونو ترجیح میدن. تو این ماشین، برای حس کردن قدرت باید گازو تا ته فشار بدید.
این ماشین 0 تا 100 رو تو "هشت و پنچ دهمِ" ثانیه میره؛ حدود نیم ثانیه از رقیب هاش دیرتر به 100 میرسه؛ شایدم 1 ثانیه از آکورد جدید با موتور "یک و نیم" لیتری توربو کند تر باشه. اما میدونید که سرعت و شتاب، اولویت های اصلی خریدارانِ این کلاس نیست. قطعا نود و پنچ درصدِ شما، موتور پایه یِ هر سدانی رو انتخاب میکنید. موتورهای "وی سیکس"، توربو و .. درصد کمی به خودشون اختصاص میدن. این ماشین اکثر شماها رو راضی و سرگرم میکنه و براتون یه ماشین کامله؛ راحته، تکنولوژی خوبی داره و مصرف سوختشم خوبه. الان متوسط مصرف من 23 مایل برگالنه، و عمدتا داخل شهر و پر گاز رانندگی کردم. یه کم ناامید کننده ست و از اعداد "ایی پی اِیِ "{ {EPA شهری پایین تره. با این حال مصرفش تو جاده 33 مایل بر گالن بود؛ پس بد نیست. خیلی از رقبا تا 40 مایل بر گالن هم رسیدن. "کمری" و "آکورد" رو نمیدونم؛ باید پشتشون بشینم تا ببینم میتونم به 40 نزدیک شم یا نه. در کل سوناتا از نظر من یه سدان خونوادگیِ خوبه. چیز منحصر بفردی نداره، نه گارانتیِ طولانی مدت تر و نه قیمت پایین تری رو داره؛ از این خبرا نیست. بیاین در مورد قیمتش صحبت کنیم. قیمت این ماشین، از "بیست و دو هزار و پنجاه" دلار شروع میشه؛ از "آکورد" یا "کمریِ" جدید ارزونتره.
اونا 1500 دلار گرون ترن. یادتون نره که "مزدا شش" هم با گیربکس دستی از همین قیمتا شروع میشه. قیمت " فولکس واگن پاسات " و " فورد فيوجن " هم تو همین حول و حوشه. سوناتا در ازای پولی که بابت خریدش میدید امکانات زیادی رو بهتون میده. در مدلِ اسپرتش که "هزار و پونصد" دلار گرونتره، امکاناتی مثل فرمون با روکش چرم، سانروف، دکمه استارت موتور، صندلی برقی راننده، بدنه با ظاهری اسپرت تر، و دو خروجی اگزوز وجود داره. از لحاظ تئوری، قیمت ماشین با این امکانات، بیست و چهار تا بیست و پنج هزار تا میشه که قیمت بدی نیست. میتونید نسخه اسپرتِ "آکورد" یا "اِس اییِ" کمری رو با همین مبالغ تهیه کنید. سخته که یکی از اینا رو انتخاب کنید. مدلی که بمن دادن "لیمیتِده" و با قیمت دو هزار دلار بیشتر از مدل اسپرت، یعنی حدود بیست و هفت هزار دلار شروع میشه. امکاناتی نظیر چرم، چراغ های جلوی "اِل ایی دی" با ویژگی چرخش دینامیکی، مموری های صندلی، واحد مرکزی ارتقا یافته، سانروف، استارت دکمه ای موتور و سرد کن-گرم کن صندلی داره. این مدل، اکثر امکاناتی که از یه سدان خونوادگی انتظار داریم رو داره. قیمت پکیج نهائی هم سه هزار دلاره و آپشن هایی نظیر "کروز کنترل تطبیقی"، "سیستم صوتیِ اینفینیتی ، "نمایشگر 8 اینچی"، "آفتاب گیرهای برقی عقب"، و "سیستم بلولینک " داره. تمام این آپشنها قیمت ماشینو به سی و یک هزار دلار میرسونه. بد نیست و روراست بگم که می ارزه. یادتون نره که آکوردِ چهار سیلندرِ "ایی ایکس اِل" هم همین قیمته. کمری یکم گرونتره، چون بازطراحی شده. کلا سی هزار دلار هزینه تون میشه و اگه موتور "تو پوینت -ُ تی" رو بخواید، دو هزار دلار دیگه باید بپردازید. میتونید این موتور رو برای مدل "اسپورت" یا "لیمیتِد" سفارش بدید که قیمت ماشینو به 32 یا 35 هزار دلار میرسونه که نسبت به رقبا بازم ارزونتره. "آکوردِ" فول آپشن، "سی و شش" هزار دلاره و "کمری فول آپشن" با چرم قرمزش حدود "سی و هشت" هزار دلار. پس هیوندا قیمت خوبی رو نسبت به رقباش داده، هر چند که مثل اونا ظاهر فریبنده ای نداره.
اگه از ظاهر سوناتای 2018 خوشتون اومده باشه، میتونید اونو بالای لیستتون قرار بدید. به هرحال امیدوارم که از نقد و بررسی "هیوندای سوناتا لیمیتدِ 2018" خوشتون اومده باشه. اگه تو بازار دنبال یه سدان خونوادگی میگردید، این میتونه گزینه خوبی باشه. یادتون باشه که دلایلی هم برای خرید رقبای این ماشین وجود داره.
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.