موتوتل 
بعضی وقت ها یه ماشین برای خودش شهرتی به دست میاره که خیلی منصفانه نیست. برای مثال ایکس 5 آلمانی به عنوان ماشین آرایشگران مشهوره و همینطور ماشین آئودی تی تی Audi TT هم شهرت خوبی نداره. درحالیکه هردوی اونها ماشین های خوبی هستن و حالا ما این رو داریم. بی اِم دبلیو ایکس6.
باید بگم که شهرت خوبی نداره. باید قبول کنیم و من میخوام بدونم که چرا اینطوریه. این مدل کاملا جدید ایکس 6 است و همونطور که انتظار میره شباهت زیادی به ایکس 5 داره. اگرچه با یه عدد زوج همراه شده. به خاطر اینه که همونطور که میدونین ایکس5 یه ماشین اسپرت گرون قیمته که میتونین هرموقع دلتون خواست باهاش به کوه و جنگل برین.
داستان ایکس6 یه داستان کاملا استاندارده. شرکت بی اِم دبلیو خواست که این ماشین استاندارد باشه. بنابراین ایده‌ی ساخت این ماشین استاندارد رو به کارخونه ی واقع در فرانکفورت دادن که محل تولد این ماشین زیباست. جایی که آلمانی ها استعداد و مهارتشون رو به نمایش میذارن تا شما یه ماشین لوکس و تجملی مثل بی ام دبلیو داشته باشین.
این ماشین خیلی باحاله و شما بعد از گذشت 2 سال از به بازار اومدنش، شایعاتی از گوشه و کنار شنیدین. این یک دفعه بین مردم پیچید که بی اِم دبلیو ایکس 6 رو فقط آدم های خشک و بی سلیقه سوار میشن.
آیا فقط به خاطر این بود که این ماشین با جثه‌ی بزرگش فقط ظرفیت 4 تا مسافر رو داشت و نه 5 تا؟ که این بعدها خودش به صورت یه آپشن دراومد. یا شاید به خاطر این بود که این ماشین به اندازه ای که باید، بزرگ نبود. شاید تیپ ماشین و یا موتور اون بوده.
آیا موتور سری اِم M واقعا نیاز بوده؟ شاید نبوده. اما موتور اِم 50 تی M50T واقعا خیلی خوب بود. قدرتمند، پر بازده و هیجان انگیز. شاید هم به خاطر تمام این مسائل بوده و نه فقط یکی از اونها. ولی به نظر من، باید این ماشین رو لای زرورق طلایی بپیچونی و دور لندن به عنوان ماشین نمونه بچرخونی.
یه چیزی توی ایکس 6 برای دارو دسته ی ریشوها جذاب بوده. یه چیزی که برای اون تصویری از اقتدار و خشونت رو میسازه. درحالی که من دنبال جواب سوالم بودم که چرا مردم از بی اِم دبلیو ایکس 6 خوششون نمیاد، به نتیجه‌ی رای‌گیری که توی توییتر بود برخوردم. که البته اصلا این رای گیری ها منشا علمی و منطقی نداره.
یک سری جواب مدام تکرار میشد. دوباره و دوباره و دوباره. این ماشین خیلی قشنگ نیست، ماشین غیر کاربردیه، این ماشین یه نسخه از یه ماشین کاربردیه که حالا غیرکاربردی شده و این نظرات از طرف کسانی بود که واقعا میتونین همه شون رو به عنوان دوست صمیمی انتخاب کنین.
اما با وجود تمام این حرف ها بی اِم دبلیو هزاران دستگاه از این ماشین رو فروخته. از زمستان سال 2008 اونا چیزی درحدود 260 هزار دستگاه از این ماشین ها رو فروختن. قبل از اینکه درمورد موتورش حرف بزنیم خوبه که اول بریم سراغ ظاهر ایکس6 و درموردش حرف بزنیم.
این ماشین شبیه به یه ایکس6 ئه. یه رخ بزرگ داره و سقفش هم شیب داره. دقیقا همونطور که انتظار داشتین. اما همچنان 2تا مشکل وجود داره، اولیش اینه که اگر2 مسافر رو روی صندلی عقب بنشونین، اونها مجبور میشن تا برای به دست آوردن فضای کافی برای سرشون باهم بجنگن.
البته خیلی هم عجیبه. چون به نسبت عقب، جلوی این ماشین خیلی جا داره. من میتونم بگم که حتی میتونین بپرین توش. خب اینم میشه گفت که من قد بلندترین آدم دنیا هم نیستم ولی بهرحال.
یه چیز دیگه هم صندوق عقبشه. انتظار دارین که بزرگ باشه، خیلی جا برای بار داشته باشه. ولی درواقع این طور نیست. کارخونه ی بی اِم دبلیو میگه که اونها گنجایش صندوق عقب رو بیشتر کردن و میتونین نسبت به گذشته، بار بیشتری رو جا بدین. اما هنوز به اندازه ای که فکرشو میکنین بزرگ نیست.
با وجود اینها، با وجود سقف و صندوق عقبش و دید محدود عقبش، نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم و نگم که ظاهر این ماشین قشنگه. من خوشم میاد ازش و اصلا نمیتونم حتی تصور این رو هم بکنم که این ماشین خوبی نیست.
اگر از پشت فرمون نگاهش کنین شبیه کوپه اِسلینکی به نظر میرسه. میدونین ماشین رو خیلی خوابوندن و به زمین نزدیکتر شده. این شاید یه مقدار، چه طوری بگم، خیلی جذاب نباشه. اینجا توی آمریکا، جایی که ما هستیم، این ماشین خیلی خوب به محیط اطرافش میاد. دقیقا مثل یه ماشین اسپرت ممتازه که نظیرش اینجا زیاده.
اما توی لندن، میدونین من خیلی مطمئن نیستم که جواب بده. احساس برتری‌ای رو که رِنج رُوِر range rover بهتون میده، این کم داره. به خصوص اگر توی زرورق طلایی بپیچونیدش.
من نمیتونم به جای راننده ها و اینکه چطور این ماشین باید رونده بشه نظر بدم. من خیلی ها رو دیدم که مدل قبلی این ماشین رو با این مدل جدید عوض کردن و خیلی راضی و خوشحال بودن.
ما توی دوره ای زندگی میکنیم که هرچیزی که تحت مالکیت شماست و راجع به شما یه پیامی میده. همه چیز. از تلفن و کفشاتون گرفته تا ماشینتون. پیام ایکس6 اینه که شما یه متد و روش خاص برای انجام کارهاتون دارین و به اینکه بقیه چه فکری میکنن اصلا اهمیت نمیدین که توی آمار به دست اومده از نظرسنجی توییتر چیز بدی نیست.
از اونجایی که این ماشین برای روندن، لذت و سبک خاص زندگی طراحی شده، لازمه که یه مقدار راجع به موتور این ماشین حرف بزنیم. برای شروع باید بگم که 3 تا موتور متفاوت رو میتونین سفارش بدین. موتور 30 دی 30D، 50 آی 50I و اِم 50M50 . این موتور 3 لیتری و 3 توربوی گازوئیلی که محصول مهندسان نمونه و کاربلد آلمانیه.
بعد از این، نوبت موتور مدل غول آسای سری اِن N و 40 دی 40D ئه. این موتور اِم 50 دی M50Dئه. این موتور 381 اسب بخار نیرو داره و رانشی درحدود 575 اسب بخار رو به وجود میاره. این یعنی اینکه 0 تا 100 رو در کمتر از 2/5 ثانیه پر میکنه.
البته من اینجا بیشتر از 90 کیلومتر در ساعت نمیتونم سرعت داشته باشم. اما این رقم برای یه ماشین که 2200 کیلو وزن داره خیلی فوق العاده است. ماشین ایکس6 اِم 50 دی M50D ماشین خیلی خوبیه که البته خیلی تعجب برانگیز نیست. به خاطر اینکه این ماشین محصول شرکت بی اِم دبلیوئه. .
این مدل رو هم میشه گفت از سری اِن N هست و هم نه. این ماشین متعلق به سری اِن هست ولی ویژگی ها و خصوصیات سری اِم رو داره. حالا این یعنی چی؟ یعنی اینکه یه ماشین کاربردی بهتر. یعنی چیزی بین بی اِم دبلیوی معمولی و یه بی اِم دبلیو از سری اِم M ئه که یه جورایی ماشین مسابقه‌ست و در عین حال ماشین خیلی لذت آفرینیه.
من مدتیه که توی این جاده ی زیبا و پر پیچ و خم درحال رانندگی هستم و میتونم بگم که همه چیز این ماشین نرم و روونه. این ماشین خیلی خوب کار میکنه.
من فکر میکنم که فهمیده باشم چرا مردم از این ماشین بی دلیل بدشون میاد. به این خاطر که وقتی سوار این ماشین میشین همه چیز خوبه. ولی خب یه مشکل کوچیک وجود داره. به خاطر سقف شیب دار این ماشین، شیشه ی عقب حالت تخت و مسطح داره و اگرچه خیلی بزرگه اما اجازه نمیده که دید خوبی داشته باشین.
به جز این یه عیب کوچولو که البته من اصلا اون رو مانعی برای رانندگی نمی بینم، چیز دیگه ای به نظر نمیاد. باید بگم طراحان این ماشین خیلی دقت‌شون بالاست و هیچ ایرادی نمیشه ازشون گرفت. این یه ماشین معمولی نیست. این یه ماشین برای لذت بردنه.
و اما موتورش. خدای من! این یه موتور 3 لیتریه که 3تا توربو شارژ داره. این یعنی گشتاور این ماشین بی‌نهایت نرمه. گشتاور این ماشین با همه‌ی ابر ماشین ها رقابت میکنه و با اونها برابره. خیلی شگفت آوره. مغز آدم سوت میکشه وقتی شتاب این ماشین رو میبینه. خیلی من رو تحت تاثیر خودش قرار داده.
به نظر من این ماشین هیچ جایی برای بهتر شدن نداره و همینطوری که هست کاملا عالیه. این یه ماشین 2200 کیلوییه. اما واقعا توی جاده تند میره. خیلی سریعه. شتابش باورنکردنیه.
خیلی هیجان داره. دلت میخواد یه گوشه پارک کنی و با یه پتک بزرگ به جونش بیفتی. جعبه دنده‌ی این ماشین، اتوماتیک و 8 سرعته‌ست که به نرمی پارچه ی ابریشمه. اگر سفارش بدین براتون دسته دنده ی پدالی نصب میکنن و اگر مدل اسپرت پلاس رو سفارش بدین که به نظر من باید بدین، واسه اینکه به شما هرچی میخواین میده.
این ماشین وقتی که عصبانی بشه واقعا ترسناک میشه. وقتی که این ماشین رو عصبانی میکنین، کاملا احساس میکنین که ماشین هیجان زده شده. اگر بین این ماشین و رِنج رُوِر اسپرت به من حق انتخاب بدن، من راستشو بخواهین رِنج رُوِر رو انتخاب میکنم چون من عاشق ظاهر ماشینام و اون پیامی که میفرستن.
ایکس6 همچین کلاس و کیفیتی رو نداره که وقتی ببینیدش ..... اوووووم .... بگین هرکس این ماشین رو خریده واقعا آدم کار درستیه. ماشین بدی برای روندن نیست. همه چیزش به کنار، موتور این ماشین خیلی جالبه. به نظر من یه ماشین با وزنی بیشتر از 2 تن واقعا نمیتونه انقدر باحال باشه. مسلما بیشتر مدل هایی که از این سری توی انگلستان به فروش میرسن، ایکس 6 مدل 30 دی 30D خواهند بود.
بازهم میگم که خیلی ماشین خوبیه برای روندن اما به هرحال اکثریت مردم از این ماشین متنفر خواهند بود.
این ماشین سعی داره که یه ماشین اسپرت کوپه ی غول آسا باشه اما یه مقدار کوپه‌ایه تا اسپرت. و یه مقدار هم بیش از حد اسپرته تا کوپه. از طرفی هم این حقیقت وجود داره که ما مدلی به نام ایکس5 رو داریم. این ماشین، هیچ کدوم از مشکلاتی که ما توی این ماشین داریم رو نداره. عقبش برای 2 مسافر به اندازه‌ی کافی فضا داره و صندوقش هم کاملا جا داره.
اما خب حالا بذارین یه طور دیگه براتون بگم. اگر کسی این ماشین رو دوست داره و میخواد برونه و میخواد هرروز باهاش زندگی کنه، ما کی هستیم که بگیم نباید این کار رو بکنه؟!
موتوتل 
تا کنون هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که در مورد این موضوع نظر می دهد.